معرفی گندم رقم احسان

تحقیقات به نژادی با ارزیابی ژرم پلاسم های مرکز تحقیقات بین اللملی ذرت و گندم (سیمیت) در سال ۸۳-۱۳۸۲ لاین ABUF/7/ALTAR84 را انتخاب و در سال های زراعی ۸۸-۱۳۸۷ و ۸۹-۱۳۸۸ در آزمایشات یکنواخت سراسری اقلیم شمال با کدN-87-20 مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به عملکرد دانه بالای این رقم نسبت به شاهدهای مروارید و N-80-19 و مقاومت بسیار خوب این رقم نسبت به بیمارهای شایع در اقلیم شمال نظر زنگ زرد و قهوه ای، فوزرایوم سنبله و مقاومت به جوانه زنی روی سنبله قبل از برداشت و مقاومت به ریزش دانه این رقم خیلی سریع مورد پذیرش کشاورزان قرار گرفته و به عنوان رقم جدید در مناطق دشت مازندران معرفی گردید.

کاربرد روش‌های کشت درون شیشه‌ای (Invitro) در به نژادی گیاهان دگرگشن (بخش دوم و پایانی)

کاربرد روش‌های کشت درون شیشه‌ای (Invitro) در به نژادی گیاهان دگرگشن (بخش دوم و پایانی)

کشت جنین و کاربردهای آن

کشت جنین عبارت از جدا کردن یک جنین بالغ یا نابالغ استریل در شرایط این ویترو است که هدف از آن تولید یک گیاه زنده است. مهمترین کاربردهای کشت جنین عبارتند از:

1- تولید هیبریدهای کمیاب: مفیدترین کاربرد کشت جنین بدست آوردن هیبریدهای کمیاب است. در بسیاری از تلاقی‌های بین گونه‌ای و بین جنسی لقاح بطور طبیعی انجام شده اما بدلیل نمو غیر طبیعی یا ناچیز آندوسپرم، جنین قبل از بلوغ از بین می‌رود و دانه‌های قابل رویش تولید نخواهد شد. حل این مشکل با کشت جنین امکان پذیر می‌باشد.

2- تولید گیاهان هاپلویید: در تلاقی Hordum vulgare و H.bulbosome، لقاح انجام شده اما کروموزوم‌های گونه bulbosome در مراحل اولیه از بین می‌روند. این جنین هاپلویید تنها با کشت جنین می‌تواند به حیات خود ادامه دهد.

3- کوتاه نمودن دوره اصلاح گیاه: در تعداد زیادی از گونه‌های گیاهی (به علت دوره طولانی خواب دانه که اغلب ناشی از پوسته بذر یا آندوسپرم است) با کشت جنین می‌توان سرعت جوانه زنی را افزایش و طول این دوره را کاهش داد. مثلاً دوره زندگی زنبق از طریق این روش به کمتر از یک سال کاهش یافته است.

4- ازدیاد گیاهان نادر: دانه‌های Musa balbisiana گونه وحشی موز و یک رقم نارگیل با نام Makapumo که در حالت طبیعی قادر به جوانه زنی نمی‌باشد با استفاده از این تکنیک جوانه زده و به گیاه تبدیل می‌شوند.

ادامه نوشته

فنوتایپینگ صفات مرتبط به تحمل به خشکی (بخش سوم و پایانی)

 

تقلیل دمای کانوپی

تقلیل دمای کانوپی (CTD) بوسیله تصویربرداری دمایی، اندازه گیری شده و بیانگر تفاوت دمای میان سطح کانوپی و هوای اطراف است. تقلیل دمای کانوپی صفت بسیار جامعی است که از اثرات خصوصیات مختلف بیوشیمایی و مورفولوژیکی عمل کننده در روزنه ها، برگ و سطوح کانوپی حاصل می شود. در مزرعه تحت استرس خشکی، ژنوتیپ های با دمای کانوپی پایین تر، یا CTD بالاتر، از رطوبت موجود در خاک بمنظور اجتناب از تنش شدید، استفاده می کنند. ترمومتری اشعه مادون قرمز می تواند تفاوتهای جزئی در دمای برگ گیاه در شرایط مزرعه و شرایط کنترل شده را گزارش نماید. قابل توجه اینکه، جمع آوری داده ها سریع و غیر تخریبی بوده و بنابراین برای کاربرد گسترده، مناسب است.

ادامه نوشته

فنوتایپینگ صفات مرتبط به تحمل به خشکی (بخش اول)

فنوتایپینگ صفات مرتبط به تحمل به خشکی (بخش اول)

مکانیسمهای مختلف سازگاری به خشکی: نظرات، اصطلاحات و صفات

در کشاورزی، واژه خشکی به شرایطی که میزان آب فراهم شده از طریق بارندگی و آبیاری (و یا یکی از آندو) برای تامین نیازهای تبخیر و تعرق گیاه ناکافی است اطلاق می شود. مثالهای ارائه شده در این بخش، برخی اصول در مورد مکانیسمهای مختلف فراهم کننده تسهیل تحمل گیاه و تقلیل اثرات منفی کمبود آب، را معرفی خواهند کرد. بطور کلی، تمایز مشخصی میان صفاتی که به گیاه  برای بقا در شرایط استرس خشکی شدید کمک می کنند و صفاتی که تلفات عملکرد را در گیاه تحت تاثیر تنش خفیف و یا متوسط، کاهش می دهند باید قائل شد. فعالیت های اصلاحی مدرن، شامل شرایط فنوتایپینگ، غالبا سطوح ثانویه تنش را در نظر می گیرند. اگرچه عملکرد، امری نادیده گرفته شده در اغلب مطالعات مولکولی انجام شده تحت شرایط آبیاری محدود است، اما روش مناسبی برای اندازه گیری ارزش کلی فنوتیپی هر نمونه است. نهایتا، دانش حاصل از مطالعات مرتبط به خشکی باید بطور مستقیم و یا غیر مستقیم، به یافتن اثرات تنش بر میزان عملکرد گیاه کمک نماید.

ادامه نوشته

فنوتایپینگ صفات مرتبط به تحمل به خشکی (بخش دوم)

فنوتایپینگ صفات مرتبط به تحمل به خشکی (بخش دوم)

صفات موثر در تحمل به تنش خشکی:

1- بنیه اولیه

2- ساختار ریشه

3- زمان گلدهی

4- تبعیض ایزوتوب کربن

5- هدایت روزنه ای

6- تقلیل دمای کانوپی

7- اسید آبسیزیک

8- تنظیم اسمزی

9- غلظت کلروفیل، سبزمانی و به تاخیر افتادن پیری برگ

10- انتقال کربوهیدراتهای قابل حل در آب

بنیه اولیه

ادامه نوشته

روش های کلی انتقال ژن به گیاه (روش های ایجاد گیاهان تراریخت) - بخش اول

روش های کلی انتقال ژن به گیاه (روش های ایجاد گیاهان تراریخت) - بخش اول

انتقال صفات با ارزش به گیاهان زراعی از گذشته های دور با استفاده از روشهای کلاسیک (عمدتا دورگ گیری)، صورت می گرفت. در این روشها محدودیت منبع ژن، بازدارنده اصلی توفیق در برنامه های اصلاحی است. مفهوم این عبارت این است که برای انتقال یک ژن با ارزش باید آن ژن در منبع ژن آن گونه خاص ویا حداکثر گونه های نزدیک قابل تلاقی با گونه مدنظر موجود باشد. در صورتی که این صفت در گونه ای دور از خانواده یا راسته ای متفاوت یافت شود اصلاح نباتات سنتی نمی تواند کاری از پیش ببرد. مهندسی ژنتیک و روش های مختلف انتقال ژن، امکان انتقال ژنهای مورد نظر را از هر موجودی به موجود دیگر فراهم کرده است. روش های انتقال ژن در گیاهان شامل موارد زیر می باشند:

1- انتقال غیر مستقیم:

1-1- انتقال ژن از طریق اگروباکتریوم

2- انتقال مستقیم:

ادامه نوشته

تاثیر تنشهای محیطی بر کیفیت نانوایی گندم

تاثیر تنشهای محیطی بر کیفیت نانوایی گندم

 

صفات مرتبط با کیفیت به دلیل نیاز به نمونه های کوچک جهت ارزیابی، ابزارهای کلیدی در برنامه های اصلاحی بوده وامکان غربال کردن تعداد زیادی ژنوتیپ از نظر این صفات وجود دارد. بنابراین هزینه و زمان برنامه های اصلاحی به حداقل رسیده وشانس موفقیت افزایش خواهد یافت. اثر تنشهای محیطی بر خواص کیفی گندم پیچیده بوده و مطالعه جزء به جزء آن به تفکیک امکان پذیر نیست. خواص کیفی تحت تاثیر ژنوتیپ، محیط و اثر متقابل آنها هستند. با توجه به تاثير توام تنش خشکی (بخصوص خشکی انتهايی) بر خصوصيات کمی(عملکرد دانه) وكيفي گندم نان، شناسايی رابطه بين ميزان تحمل وکيفيت نانوايی ژنوتيپ های مختلف گندم در شرايط خشکی از اهميت زيادی برخوردار است.

گودینگ وهمکاران(2003) در آزمایش شدت و زمان اعمال تنش خشکی در گندم گزارش دادند که تنش خشکی موجب کوتاه ترشدن دوره پرشدن دانه، کاهش عملکرد، وزن هزاردانه و وزن هکتولیتر شده و بیشترین تاثیر آن بر روی دوره پرشدن دانه بین روزهای اول تا چهاردهم بعد از گرده افشانی است و بیشترین مقدار عدد فالینگ در تنش خشکی در 15 تا 28 روز بعد از گرده افشانی بود. تنش های شوری و خشکی، موجب کاهش بازده استخراج آردوافزایش ظرفیت نگهداری قلیایی آب می شود. گوتیری و همکاران(2001) براساس آزمایش اثر تنش خشکی بر خواص کیفی 16 ژنوتیپ گندم گزارش کردند که انتخاب ژنوتیپهای متحمل وپایدار از لحاظ عملکرد دانه منجربه شناسایی ژنوتیپهای با وزن هزاردانه ودرصد استخراج آرد بالا مي شود.

ادامه نوشته

پلی مرفیسم ISSR و کاربرد آن در اصلاح نباتات (بخش دوم و پایانی)

پلی مرفیسم ISSR و کاربرد آن در اصلاح نباتات (بخش دوم و پایانی)

کاربرد مارکرهایISSR

پتانسیل ادغام ISSR-PCR در برنامه‌های اصلاح نباتات فراوان است (جدول 2). در ادامه حوزه‌های اصلی کاربرد ISSR-PCR در گیاهان مختلف مورد اشاره قرار خواهند گرفت.

انگشت نگاری ژنومی

انگشت نگاریDNA، ابزاری مهم برای خصوصیت یابی ژرم پلاسم و بنیان شناسایی ارقام/هیبریدها/ منابع والدی و غیره در اصلاح نباتات و مدیریت ژرم پلاسم می‌باشد. پرایمرهای ISSR دو نوکلئوتیدی متصل به انتهای 5’ یا 3’، در مطالعات انگشت نگاری با تکرارپذیری بالا برای مدیریت کلکسیون ژنومی کاکائو بکار گرفته شده‌اند. ISSR ها، پلی مرفیسم کافی برای تمایز میان ارقام مختلف گل داوودی را نشان داده‌اند. همچنین، ISSR ها، امکان تمایز بین گیاهان حاصل از میکروسپور و گیاهان حاصل از کشت سوماتیک در کشت پرچم کتان، را در مراحل ابتدایی گیاهچه فراهم کرده‌اند.

تنوع ژنتیکی و آنالیز فیلوژنتیکی
ادامه نوشته

پریدرم جراحت (بخش سوم و پایانی)

پریدرم جراحت (بخش سوم و پایانی)

استقرار مانع پریدرمی

دوره زمانی توسعه پریدرم

متعاقب جراحت، ایجاد مانع حفاظتی تا پیش از هجوم و استقرار پاتوژن، برای مقاومت میزبان حیاتی است. به این دلیل، توسعه و چوب پنبه ای شدن سلولهای فلوم خارجی گیاه معیارهای مهمی در بازیابی گیاه پس از جراحت هستند.

بنظر می رسد وقایع سیتولوژیکی که ممکن است منجر به توسعه فلوژنهای اولیه و پریدرم شوند متعاقب افزایش آنی IAA وهیدروکسی پروکسید لیپید به مقدار حداکثر، در طی 20-30 دقیقه پس از جراحت غده سیب زمینی، باشد. این امر بوسیله فعالیت میتوزی سلولهای قادر به تولید پریدرم، که 120 دقیقه پس از جراحت شروع می شود، دنبال می گردد. تقسیمات سلولی با افزایش دومرحله ای سنتز پروتئین، 2 ساعت و سپس 24 ساعت پس از جراحت، و افزایش اکتین پلیمریزه و دستجات ریز لوله چه ها در سلولها در محل جراحت، 12 ساعت پس از جراحت، همراه می باشند. 

رسوب ترکیبات آلیفاتیک و آروماتیک در پریدرم در حال توسعه در فرآیندهایی مجزا رخ می دهد. ابتدا پلی فنولیک های سوبرین در طی چوب پنبه ای شدن تجمع یافته و سپس آلیفاتیکهای سوبرین تجمع یافته و مانع سوبرینی را تکمیل می کنند.

ادامه نوشته

پریدرم جراحت (بخش اول)

پریدرم جراحت (بخش اول)

گیاهخواران و خصوصا حشرات جونده، سبب صدمه ساختاری به گیاه می شوند. علاوه بر بافت از دست رفته، توجهات عمدتا معطوف هجوم پاتوژن و از دست رفتن آب در محل حمله می باشد. یکی از استراتژیهای دفاعی گیاه تشکیل پریدرم جراحت در مرزهای منطقه صدمه دیده یا مورد هجوم، برای جداسازی آن از بافت سالم صدمه ندیده است. توسعه پریدرم جراحت متعاقب تغذیه حشره، هنوز بطور تخصصی آزمایش نشده است: اگرچه مطالعات پیامرسانی پس از جراحت، نشان دهنده همپوشانی شدید مجموعه های متناظر ژنهای القایی است.

خصوصیات حفاظتی پریدرم عمدتا به سبب دیواره های چوب پنبه ای شده لایه های سلولی خارجی آن است. سوبرین که از بنیانهای آروماتیک و آلیفاتیک تشکیل شده و با مواد مومی پیوند می یابد، موانع ساختاری و بیوشیمیایی در برابر آلودگی پاتوژن ایجاد کرده و در ضد آب بودن پریدرم نقش دارد. اغلب دانش کنونی ما در مورد مشتقات پریدرم جراحت، از فرآیندهای بهبود جراحت های مکانیکی غدد سیب زمینی بدست آمده است. مرور حاضر، مطالعات انجام شده بمنظور روشن ساختن پاسخ گیاه به گیاهخوار را بطور خلاصه بیان می کند.

ادامه نوشته

پریدرم جراحت (بخش دوم)

پریدرم جراحت (بخش دوم)

ترکیبات شیمیایی پریدرم

1- سوبرین

ایجاد

 

موضع یابی سلولی

سوبرین از بنیان های پلی استری آروماتیک و آلیفاتیک و همچنین مواد مومی مرتبط تشکیل شده و بین دیواره نخستین و پلاسمالما جای می گیرد. مدل ماکرومولکولهای سوبرین پیشنهاد می کند که بنیانهای آروماتیک به کربوهیدراتهای دیواره سلولی متصل شده، و بنیانهای آلیفاتیک بطور کووالانت و از طریق پیوندهای استری به بنیانهای فنولی متصل می شوند. مشاهده دیواره های چوب پنبه ای شده با میکروسکوپ الکترونی، ساختاری چند لایه را نشان می دهد که قطعات روشن احتمالا از بنیانهای آلیفاتیک تشکیل شده اند. سوبرین در پریدرم جراحت سیب زمینی در قدیمی ترین و خارجی ترین لایه سلولی درونی ته نشین می شود. ته نشین شدن در چند منطقه در درون هر لایه سلولی رخ می دهد، ابتدا در دیواره های سلولی هم راستای خارجی، سپس در دیواره های شعاعی مرتبط و سرانجام در دیواره های هم راستای داخلی.

ساختار و ترکیب شیمیایی سوبرین، همچنین آنزیمهای دخیل در بیوسنتز آن، با جزئیات مرور شده اند. در مرور حاضر، این اطلاعات بمنظور نشان دادن پیچیدگی فرآیند چوب پنبه ای شدن و مشکلات رمزگشایی ساختار و ترکیبات آن، بطوریکه تا امروز تنها بخشی از آنها شناسایی شده اند، به اجمال بیان شده اند.

ادامه نوشته

بررسی تاثیر تنش خشکی بر گندم و استراتژیها و شاخص های مختلف تحمل به آن (بخش هفتم و پایانی) همبستگی صف

بررسی تاثیر تنش خشکی بر گندم و استراتژیها و شاخص های مختلف تحمل به آن (بخش هفتم و پایانی)

همبستگی صفات

همبستگی صفات در اصلاح نباتات مبین میزان و نوع روابط ژنتیکی یا غیر ژنتیکی دو یا چند صفت می باشد. همانگونه که فنوتیپ خود ناشی از اثرات ژنتیکی و محیط است، ضریب همبستگی فنوتیپی نیز به ضرایب همبستگی ژنوتیپی و محیطی تفکیک می شود. چنانجه همبستگی ژنتیکی وجود داشته باشد، انتخاب برای یک صفت منجر به تغییراتی در صفت یا صفات دیگر می شود که به این پدیده اصطلاحا روابط همبستگی گفته می شود (رضائی، 1373). بسیاری از خصوصیات مهم گیاهان زراعی تابع روابط همبستگی می باشند. برآورد همبستگی های فنوتیپی و ژنوتیپی بین صفات مختلف گیاهان زراعی زمانی که انتخاب بر اساس دو یا چند صفت به طور همزمان و بر مبنای شاخص انتخاب صورت می گیرد حائز اهمیت است (رضائی، 1373؛ اتاندو و اپنشاو، 1992). از آنجایی که همبستگی ژنتیکی ممکن است حاصل پیوستگی ژنها، پلیوتروپی و یا اثرات تکمیل کنندگی ژنها باشد، آگاهی از روابط ژنتیکی مشترک بین صفات مختلف مورد توجه قرار می گیرد. با استفاده از اطلاعات حاصل از مطالعه همبستگی های بین صفات می توان بر مبنای بعضی از صفات به عنوان شاخص انتخاب، نسبت به گزینش برای صفات دیگر اقدام نمود (فالکنر، 1980). شارما و همکاران (1991) در مطالعه قابلیت ترکیب پذیری شاخص برداشت گندم تاکید نمودند که همبستگی های بالا بین شاخص برداشت و دیگر صفات زراعی حاکی از آن است که انتخاب برای شاخص برداشت می تواند تغییرات مثبتی را در صفات عملکرد دانه، زودرسی و کوتاهی گیاه ایجاد نماید. همبستگی بین شاخص برداشت با عملکرد دانه 0/51 ، عملکرد بیولوژیک 0/23 ، تعدا سنبله در متر مربع 0/4 ، تعداد دانه در سنبله 0/13 ، وزن دانه 0/17 ، ارتفاع بوته 0/63- و با روز تا سنبله دهی 0/88- بود.

ادامه نوشته

بررسی تاثیر تنش خشکی بر گندم و استراتژیها و شاخص های مختلف تحمل به آن (بخش چهارم)

بررسی تاثیر تنش خشکی بر گندم و استراتژیها و شاخص های مختلف تحمل به آن (بخش چهارم)

شاخص های مقاومت به خشکی

فیشر و مورر (1978) در آزمایشی که به منظور بررسی مقاومت به خشکی تعدادی از واریته های گندم پاکوتاه و پابلند در محیط های دارای شدت های مختلف تنش انجام دادند شاخص حساسیت به تنش (SSI) را به عنوان معیاری برای غربال ژنوتیپ های مقاوم به تنش خشکی معرفی کرده و نتیجه گرفتند که همه تیمارهای تنش خشکی عملکرد دانه را بطور معنی داری کاهش می دهند. تیمارهای خشکی ملایم تر منجر به کاهش نسبی بیشتر وزن دانه ها در مقایسه با تعداد دانه شدند. در صورتی که خشکی شدید، تعداد دانه را بطور نسبی بیشتر کاهش داد. همبستگی بین YP (عملکرد در شرایط عدم تنش) و شاخص حساسیت به تنش خشکی مثبت و معنی دار بود. کمترین مقدار این شاخص مربوط به واریته های پابلند بود. واریته های پاکوتاه مقاومت متوسطی نشان دادند. لیکن به علت اینکه گندم های پاکوتاه پتانسیل عملکرد بالاتری نسبت به ارقام پابلند دارا می باشند، ارقام پابلند تنها تحت شرایط تنش شدید خشکی می توانند بر ارقام پاکوتاه مزیت داشته باشند. در این آزمایش ارقام پابلند 19 درصد کاهش در YP و 15 درصد کاهش در SSI نسبت به ارقام پاکوتاه نشان دادند.

ادامه نوشته

بررسی تاثیر تنش خشکی بر گندم و استراتژیها و شاخص های مختلف تحمل به آن (بخش اول)

بررسی تاثیر تنش خشکی بر گندم و استراتژیها و شاخص های مختلف تحمل به آن (بخش اول)

در دنیای امروز، گندم محصول عمده غذائی به شمار می رود و نقش بارزی در تأمین غذای مردم دارد. در سال 1997 از مجموع زمین های زیر کشت جهان،  16% آن یعنی حدود 228 میلیون هکتار به کشت گندم اختصاص یافته است. در سال زراعی 80-79 سطح زیر کشت گندم در ایران 5553132 هکتار بوده است که سهمی برابر 2/8% از کل اراضی زیر کشت گندم دنیا را در بر می گیرد. اراضی زیر کشت گندم کشور در مجموع نیمی از اراضی زیر کشت کشور را شامل می شود. مقدار تولید گندم در جهان در سال 2001 برابر 601/5 میلیون تن و در همان سال تولید گندم ایران برابر 10 میلیون تن بوده است که سهمی برابر 1/7% از کل تولید جهان را در بر دارد. در خصوص اهمیت نان در کشور باید گفت که 44/3% از کالری مصرفی روزانه یک نفر شهری و 51/5% از کالری مصرفی روزانه یک نفر روستائی، از مصرف نان آن تأمین می شود (وزارت کشاورزی، 1381). رشد و نمو گیاهان دائماً تحت کنترل محیط می باشد. رطوبت، حرارت، تشعشع، مواد غذائی و گازها بسته به مقدار آنها در محیط می توانند رشد و نمو گیاه را افزایش و یا کاهش دهند. مقدار یا غلظت نامناسب این عوامل باعث فشار یا تنش در گیاه یا اجزاء آن می گردد. صدمات وارده به گیاه ممکن است موقت یا برگشت پذیر بوده و یا دائمی باشند. در گیاهان مقاوم خسارت ناشی ازتنش ها غالبا برگشت پذیر هستند. خسارت ناشی از تنش همچنین بسته به شدت تنش، مرحله نمو گیاه و مدت دوام تنش متفاوت است (سرمدنیا، 1372). مقاومت به تنش نتیجه تعدادی مکانیزم و عکس العمل های پیچیده می باشد. بطور کلی گیاهان در مواجه با تنش های محیطی از سه مکانیزم فرار از تنش، اجتناب از تنش و تحمل تنش استفاده می کنند. یک راه حل اساسی برای برطرف کردن یا کاهش دادن اثرات تنش های محیطی پیدا کردن ژنوتیپ های ویژه ای است که دارای مجموعه ای از صفات مطلوب و با قابلیت توارث زیاد باشند (سرمدنیا، 1372).       
ادامه نوشته

بررسی تاثیر تنش خشکی بر گندم و استراتژیها و شاخص های مختلف تحمل به آن (بخش ششم)

بررسی تاثیر تنش خشکی بر گندم و استراتژیها و شاخص های مختلف تحمل به آن (بخش ششم)

قابلیت توارث

واریانس محیطی تشخیص تفاوتهای ژنتیکی را مشکل می سازد و هرچه نسبت واریانس محیطی به واریانس ژنتیکی زیادتر باشد، ارزیابی ژنوتیپ ها مشکل تر خواهد شد. از طرفی اگر نسبت واریانس محیطی به واریانس ژنتیکی کم باشد، بازدهی انتخاب بیشتر شده و با اطمینان بیشتری می توان ژنوتیپ های مطلوب را تشخیص داد (دادلی و مول، 1969). با این وجود تفکیک واریانس فنوتیپی به اجزاء ژنوتیپی و محیطی در استنباط خصوصیات ژنتیکی جامعه کافی نیست و همانگونه که ارزش ژنوتیپی به ارزش اصلاحی و انحراف از غالبیت و اپیستازی تفکیک می گردد، واریانس ژنتیکی نیز به همین اجزاء تفکیک می شود. به عبارت دیگر VG = VA + VD + VIاست که در این رابطه فرض بر این است که عوامل ایجاد کننده واریانس از هم مستقل باشند. اهمیت نسبی عوامل وراثتی در تعیین ارزش فنوتیپی به قابلیت توارث معروف است و بسته به اینکه به ارزش ژنوتیپی یا ارزش اصلاحی ربط داده شود، دو مفهوم کاملا متفاوت پیدا می کند. نسبت واریانس ژنوتیپی به واریانس فنوتیپی را قابلیت توارث عمومی گویند. نسبت واریانس ارزش اصلاحی یا واریانس افزایشی به واریانس فنوتیپی را قابلیت توارث خصوصی گویند که مبین میزان شباهت نتاج به والدین یا میزان به ارث رسیدن یک صفت کمی است. بزرگی قابلیت توارث خصوصی بیانگر آن است که بهبود صفت مورد بررسی از طریق انتخاب امکان پذیر است (دادلی و مول، 1969). برآورد قابلیت توارث به روش های مختلفی امکان پذیر است. فالکنر (1980) علاوه بر استفاده از نسبت اجزاء واریانس جهت محاسبه قابلیت توارث، از روش های ضریب رگرسیون والد و نتاج، ضریب رگرسیون میانگین والدین و نتاج و ضریب همبستگی خواهر- برادر ناتنی(H.S) و خواهر- برادر تنی(F.S) نیز برای محاسبه قابلیت توارث استفاده نموده است. دادلی و مول (1969) بیان داشته اند که با محاسبه قابلیت توارث، برخی از سوالات یک متخصص اصلاح نباتات در شروع برنامه های اصلاحی در ارتباط با مواد ژنتیکی مورد نظر روشن می گردد، که برخی از آنها عبارتند از:

ادامه نوشته

بررسی تاثیر تنش خشکی بر گندم و استراتژیها و شاخص های مختلف تحمل به آن (بخش سوم)

بررسی تاثیر تنش خشکی بر گندم و استراتژیها و شاخص های مختلف تحمل به آن (بخش سوم)

تغییر آرشیتكت گیاهی قبل از گلدهی، نیاز به تغییر در توزیع آسیمیلات های جاری داشته و احتمالا باعث تغییر كارآئی استفاده از آب می شود. برای مثال، اگر سیستم ریشه ای تغییر كند، برای ایجاد ریشه بیشتر در لایه های سطحی به صورتی كه گیاه بر آب ذخیره شده در عمق خاك تكیه كند، بیشتر بخش آسیمیلات های جاری احتمالا برای رشد ساقه آزاد می شوند. ریچارد (1987) محاسبه كرد كه 5% تغییر در توزیع آسیمیلات ها بین ریشه و ساقه به نفع ساقه پس از 100 روز، باعث 50% رشد نمائی در وزن خشك گیاه بر روی سطح زمین می گردد. به عنوان نتیجه، ژنوتیپی كه آسیمیلات های كمتری را به ریشه ها اختصاص دهد كارآئی استفاده از آب (W.U.E) بیشتری دارد و نیز كانوپی دارد كه سریعتر بسته خواهد شد. تغییر جهت بیشتر آسیمیلات های جاری به ساختارهای تولیدمثلی در طی رشد اولیه آنها باعث ایجاد مقاصد بیشتر و بزرگتری برای آسیمیلات ها پس از لقاح می شود. در واقع این مسئله فرصتی برای افزایش عملكرد دانه و بنابراین برای شاخص برداشت به همان میزانی كه منابع آسیمیلات ها و توزیع آنها در سنبله ها محدودیتی ندارد ایجاد خواهد كرد. هرچند، در واقع دریافت آسیمیلات های جاری احتمالاً تحت شرایط تنش خشكی كه در طی پرشدن دانه ها رخ دهد شدیداً دچار محدودیت می شود.

ادامه نوشته

بررسی تاثیر تنش خشکی بر گندم و استراتژیها و شاخص های مختلف تحمل به آن تنش خشکی(بخش دوم)

 

تنش خشکی(بخش دوم)

تنش يا استرس نتيجه روند غير عادي فرآيندهاي فيزيولوژيكي است كه از تاثير يك و یا تعدادی از عوامل زيستي و محيطي حاصل مي شود و در مقابل آن صفر استرسي يا فقدان استرس، عبارت از قرار گرفتن ارگانيزم تحت تأثير شدتي از يك عامل محيطي است كه موجب افت نموي، بازده و ارزش آن ارگانيزم نمي شود. اصل صفر استرسي با شرائط بهينه براي يك گونه واحد ارتباط پيدا مي كند و انحراف از شرائط بهينه محيطي منجر به تنش مي شود. لذا تنش داراي درجاتي از صفر تا شديد بوده و شدت آن با مقدار انرژي كه در تغيير فرآيندها در سيستم زيستي وارد عمل مي شود ارتباط پيدا مي كند (مي نارد، 1372). صفر استرسي در طبيعت اصولا فقط جنبه فرضي داشته و عملا در محيط طبیعی، غیر ممکن مي باشد. شناسائي اثرات تنش بعنوان يك نتيجه قطعي، بسيار مشکل و غير واضح است و آسيب ناشي از آن مي تواند كلينيكي و يا زير كلينيكي باشد. گياه مي تواند در مقابل تنش مقاوم بماند و عليرغم آسيب ناشي از آن زنده بماند و يا اينكه قسمت هائي از گياه(دانه، جوانه، سلول هاي خفته) مقاوم مانده و در مقابل، ساير قسمت هاي گياه نظير مريستم، اندام هاي گوشتي و گياهچه ها آسيب پذير شوند. بنابر اين تحمل تنش عبارتست از ظرفيت گياه براي زنده ماندن و رشد در زمان وقوع شرائط محيطي نامناسب. بدون شك تغييرات واضحي در رشد و نمو گياه تحت شرائط تنش ايجاد مي شود، ليكن ميزان تحمل و آسيب ناشي از آن به مرحله رشد و نمو گياه بستگي دارد. اين فرآيندها سازگاري يا انطباق ناميده شده و از طريق آن گياه در مقابل تنش خشكي مقاوم مي شود. تنش خشكي هنگامي در گياه حادث مي شود كه آب موجود در خاك كاهش يافته و شرائط جوي به دفع آب از طريق تبخير و تعرق كمك كند. در صورت ادامه تنش خشكي ممكن است گياه در اثر خشك شدن از بين برود، مگر اينكه داراي مكانيزم هاي مقاومت بوده و بدین وسیله دفع آب را در تعدادي از بافت ها و اندام ها متوقف سازد و يا كاهش دهد و يا اينكه سرعت جذب و انتقال آب را افزايش دهد. نقطه پژمردگي دائم توسط پتانسيل اسمزي برگها كنترل مي شود و لذا پيري زودرس برگها در حالت تداوم تنش حاد اتفاق مي افتد (مي نارد،1372). لويت (1980) آسيب هاي حاصل از تنش خشكي را به سه بخش تقسيم نمود:

ادامه نوشته

انجام نقشه یابی مولکولی و گزینش به کمک مارکر برای بهبود صفات کمی و کیفی گیاهان زراعی (بخش دوم)

انجام نقشه یابی مولکولی و گزینش به کمک مارکر برای بهبود صفات کمی و کیفی گیاهان زراعی (بخش دوم)

2- گندم

گزارشات مختلف در مورد نقشه یابی ژن‌های مقاومت به حشرات و بیماری‌ها، تنش‌های غیر زنده، کیفیت دانه و دیگر صفات در جدول یک فهرست شده‌اند. زنگ گندم از موضوعات اساسی است که نتایج بسیار موفقیت آمیزی در مورد نقشه یابی ژن آن تاکنون گزارش شده است. یک مارکر جایگاه با توالی نشاندار(STS) پیوسته به Lr28، ژن مقاومت به زنگ برگ، بوسیله آنالیزRAPD لاین های تقریباً ایزوژن (NILs)، در هشت بک‌گراند مختلف شناسایی شده است. از 80 پرایمر تست شده، یک مارکر رپید قادر به تفکیک NILs و والد اهدایی از والد دوره‌ای حساس بود. مقایسات میان NILs و والدین دوره‌ای شان برای شناسایی مارکرهای مولکولی پیوسته با ژنهای نشانگر مقاومت به پاتوژن ها، مفید بود. توسعه مارکرهای تکرار توالی بین ریزماهواره ای ساده (ISSR primers)، برای ژنهای مقاومت به زنگ ساقه(SR39) و زنگ برگ(Lr 35)، انتقال این ژنها به لاینهای الیت گندم را تسهیل کرده است. مارکرهای ریز ماهواره برای شناسایی پلی مورفیسم DNA در مجموعه های مقاوم به زنگ زرد بکار گرفته شده اند. نه مارکر ریز ماهواره پیوسته با ژن مقاومت به زنگ نواری،YrH52، شناسایی شده اند. مارکرهای ریزماهواره برای برچسب زنی ژنهای مختلف یاQTL، شامل ژنهای Rht8،Rht12 و Vrn1و QGpc.ccsu.2D.1 یک QTL درصد پروتئین دانه، بکار گرفته شده اند. مشکل جوانه زنی پیش از برداشت، بخصوص در دانه های کهربایی، در عمده مناطق رشد گندم در جهان ، از جمله هند، معمول است. بهبود درصد پروتئین دانه و ترکیب آن در گندم نان کاری مشکل و بعنوان دلمشغولی عمده اصلاحگران نبات باقی مانده است. QTL های تحمل به پیش جوانه زنی و درصد پروتئین دانه با استفاده از مارکرهای مکانهای چندگانه با توالی نشاندار (STMS) و مکانهای با توالی نشاندار(STS)، برچسب زنی شده اند.
ادامه نوشته

اثر تنش خشكي آخر فصل بر عملكرد و كيفيت نانوايي ژنوتيپ هاي گندم هگزاپلوييد

اثر تنش خشكي آخر فصل بر عملكرد و كيفيت نانوايي ژنوتيپ هاي گندم هگزاپلوييد    

نویسندگان: مهدي متقي(مکاتبه کننده)، گودرز نجفيان و محمدرضا بي همتا

                                                                    چكيده        

  به منظور بررسي اثر تنش خشكي آخر فصل بر عملكرد و خصوصيات كيفي(كيفيت نانوايي) ژنوتيپ هاي گندم، آزمايشي با 180 ژنوتيپ گندم هگزاپلوئيد در سال زراعي 85-1384 در دو شرايط تنش آبي انتهايي ( قطع آبياري از مرحله گرده افشانی به بعد) و بدون تنش در قالب طرح سيستماتيك بدون تكرار در موسسه تحقيقات اصلاح و تهيه نهال و بذر كرج انجام گرفت. با شناسايي و دسته بندي ژنوتيپ هاي متحمل دارای پتانسيل عملكرد مطلوب (گروه A فرناندز)، ژنوتيپ هاي دارای پتانسيل عملكرد مطلوب و حساس به خشكي (گروه B فرناندز) و ژنوتيپ هاي نسبتا متحمل، اقدام به بررسي صفات كيفي ژنوتيپ هاي هر سه گروه گرديد. نتايج آزمايشات مربوط به خواص نانوايي ژنوتيپ هاي هر سه گروه، نشان داد كه نظریه رایج " بهبود خصوصیات كيفي گندم نان تحت شرایط تنش خشکی"، بدلیل افزايش میزان پروتئين دانه در اثر كاهش قابل توجه وزن هزار دانه در شرایط تنش، تنها در مورد ژنوتيپ هاي حساس (و تا حدودي در مورد ژنوتيپ هاي نسبتا متحمل) صادق است و در مورد ژنوتيپ هاي متحمل به تنش بدليل عدم تغيير چشمگير نسبت پروتئين به نشاسته در شرايط تنش صادق نيست. نتايج اين تحقيق نشان داد كه شناسايي ارقام پر محصول با خصوصيات كيفي مطلوب در شرايط بهينه و تنش امکان پذیر است،  چنانكه در اين آزمايش 7 ژنوتيپ متحمل به تنش داراي كيفيت نانوايي مطلوب در هر دو شرايط بهينه و تنش شناسايي شدند. همچنين، اگرچه ژنوتيپ هاي حساس به خشكي ممكن است در طي دوره هاي خشكي كيفيت نانوايي مطلوبي داشته باشند، اما  عملكرد دانه آنها کاهش خواهد یافت.

واژه های كليدي : تنش خشكي انتهايي، شاخص گلوتن، كيفيت نانوايي، گندم و میزان پروتئين.         
ادامه نوشته

اثر برنامه آبیاری و روشهای کاشت بر روی شیوع بیماری سفیدک سطحی و عملکرد گندم در شمال غربی هند

اثر برنامه آبیاری و روشهای کاشت بر روی شیوع بیماری سفیدک سطحی و عملکرد گندم در شمال غربی هند

چکیده:

سفیدک سطحی (c.o. Erysiphe graminis tritici E. Marchal) یکی از بیماریهای مهم در نواحی شمال غرب

هند، خصوصا در مورد ارقام موجود که امروزه در این ناحیه کاشته می شوند، می باشد. وضعیت آفات و  بیماریها احتمالا با تغییر در میکروکلیمای موجود، در اثر معرفی سیستم خاکورزی جدید، تغییر می کند.  مطالعات متعددی برای بررسی اثرات تاریخ کاشت و برنامه آبیاری بر روی شیوع بیماری سفیدک سطحی در  گندم صورت گرفته است. آزمایش بصورت کرتهای خرد شده انجام شد و سه برنامه آبیاری به عنوان عامل  اصلی و روشهای کاشت مطالعه شده شامل سیستم سنتی بستر کاشت مسطح، سیستم آبیاری جوی و  پشته ای در کرتهای فرعی قرار گرفتند. نتایج نشان داد شیوع بیماری در روش جوی و پشته ای بیشتر از روش  سنتی بود. همچنین شیوع بیماری با افزایش آبیاری بیشتر می شد اما این امر فقط در سال اول آزمایش  معنی دار شد. آبیاری اثر معنی داری بر روی مقدار عملکرد دانه نداشت. تغییر در جنبه های مختلف  میکروکلیما که در اثر گزینه های مختلف کاشت به وجود می آید، بر روی شیوع بیماری سفیدک سطحی تاثیر  می گذارد. تعداد آبیاری کمتر یا مدیریت بسیار خوب آبیاری می تواند نقش مهمی در برنامه تلفیقی کنترل  آفات و بیماری ها داشته باشد. جنبه های مختلف میکروکلیما و همه گیر شدن بیماری بوسیله عملیات  خاکورزی تحت تاثیر قرار گرفتند که در مقاله بحث شده است.

منبع:

Crop Protection, 2004, 23: 249-253

 

اثر تنش فتواکسیداتیو ناشی از پاراکوات در دو رقم گندم با تحمل متفاوت به تنش آبی

اثر تنش فتواکسیداتیو ناشی از پاراکوات در دو رقم گندم با تحمل متفاوت به تنش آبی

 

چکیده:

در آزمایشهای قبلی شرح داده شده است که تحمل متفاوت دو رقم گندم (Oasis و  Elite) به تنش آبی مربوط به ظرفیت و واکنش سیستم آنتی اکسیدانت هر رقم است. جهت بررسی امکان تحمل دوجانبه، واکنش سیستم آنتی اکسیدانت این ارقام به تنش فتواکسیداتیو ناشی از کاربرد غلظتهای متفاوت پاراکوات در ترکیب با نور شدید، تجزیه و تحلیل شدند. بر خلاف نتایج قبلی، رقم متحمل به خشکی (Elite) حساسیت بیشتری نسبت به پاراکوات، نسبت به رقم حساس به خشکی (Oasis) نشان داد. تخریب پروتئین و کلروفیل در رقم Elite بیشتر از  Oasisبود. این رفتار پارامترهای خسارت اکسیداتیو با واکنشهای متفاوت سیستم آنتی اکسیدانت دو رقم همراه بود. در کل، هم فعالیت آنزیم آنتی اکسیدانت و هم ترکیبات غیر آنزیمی آنتی اکسیدانت سطوح بالاتری را در رقم Elite  نسبت به رقم Oasis نشان داد. نتایج در رابطه با تنش اکسیداتیو ناشی از تیمار پاراکوات و تنش آبی بحث شده اند.

 

منبع:

Plant Science, 2003, 164: 841-848

 

اثر تنش گرمایی بر روی مقدار نشاسته دانه گونه های گندم دیپلویید، تتراپلویید و هگزاپلویید

اثر تنش گرمایی بر روی مقدار نشاسته دانه گونه های گندم دیپلویید، تتراپلویید و هگزاپلویید

چکیده:

تنش گرمایی در دوره نمو دانه اثرات بدی بر روی مقدار نشاسته دانه می گذارد که منجر به عملکرد و کیفیت کم دانه خواهد شد. تشخیص منابع تحمل به تنش گرمایی در رابطه با مقدار نشاسته، در گونه های گندم، قدم مهمی در راستای اصلاح ارقام گندم متحمل به تنش گرمایی می باشد. در این مطالعه 32 ژنوتیپ وحشی و زراعی گندم شامل ژنوتیپهای دیپلویید، تتراپلویید و هگزاپلویید برای بررسی تحمل به تنش گرمایی در مزرعه موسسه تحقیقات کشاورزی دهلی نو در هند در دو تاریخ کاشت (شامل  18 نوامبر و 15 ژانویه) در سالهای 96-1995 کاشته شدند. گیاهان کاشته شده در ژانویه با دمای °C3/39-31 در طی نمو دانه مواجه شدند. ژنوتیپهای هگزاپلویید بیشترین مقدار نشاسته و کمترین شاخص حساسیت را داشتند و بعد از آن ژنوتیپهای تتراپلویید و دیپلویید قرار گرفتند. شاخص حساسیت به گرما برای نشاسته دانه، همبستگی معنی دار و مثبتی با وزن دانه در همه ژنوتیپها داشت (    Y=1.259X-0.029).        R2=0.8902 ,P<.001 نتایج نشان داد سرعت زیاد رشد دانه تحت شرایط تنش گرمایی صفت بهتری نسبت به دوره طولانی رشد دانه است. در این آزمایش تغییرپذیری وسیع ژنتیکی در مورد تحمل به تنش گرمایی در رابطه با مقدار نشاسته در بین گونه های گندم مشاهده شد. از اینرو وزن دانه و کیفیت دانه گندم تحت شرایط تنش گرمایی با توجه به منابع ژنتیکی در دسترس، می تواند بهبود یابد.

منبع:

Journal of Agronomy and Crop Science, 2003, 189: 242-249.

 

اثر حاصلخيزي خاك و شدت تعرق بر روي عملكرد و جذب عناصر كادميوم و روي توسط گندم

اثر حاصلخيزي خاك و شدت تعرق بر روي عملكرد و جذب عناصر كادميوم و روي توسط گندم

چکیده:

استفاده از فاضلاب براي آبياري محصولات كشاورزي راهي براي فراهم كردن آب با كيفيت بيشتر براي انسان است اما اثرات مضر فلزات سنگين اين آب ها براي جلوگيري از خسارت به گياه و مصرف كننده آن بايد مديريت شوند. اهداف اين آزمايش، اندازه گيري تاثير شدت تعرق و حاصلخيزي خاك بر روي جذب عناصر كادميوم (Cd) و روي (Zn) به وسيله گندم در دو نوع خاك شني با حاصلخيزي كم و زياد بود. اندازه گيري ها از روز 7 تا 30 بعد از كاشت با كاربرد محلول هاي حامل سطوح مختلف Cd/Zn (0/0, 0.01/0, 0.10/0, 0.50/0, 0/25, 0.01/25, 0.10/25, 0.50/25 and 0.50/50 mg/L) انجام شد. دو اتاقك رشد هر كدام با كمبود فشار بخار (VPD) متفاوت، شدت هاي متفاوت تعرق را ايجاد كردند. نتايج نشان داد كه تيمارهاي فلزات سنگين اثري بر شدت تعرق به ازاي وزن خشك گياه نداشتند.  اثر تشديدكنندگي بينzn وcd  متغير بودو به سطح غذايي خاك، دوره آبياري وvpdيا شدت تعرق بستگي داشت. در كل تجمع سريعتر يا بيشتر ماده خشك در گياه باعث افزايش اثر تشديدكنندگي بين cdوzn شد. سطوح بالاي cdجذبznرا كاهش داد و مقدار بالاي znباعث افزايش جذب cdشد.

منبع:

Agricultural Water Management, 2005, Article in Press

 

اثر خاکورزی و کود نیتروژن بر نیمرخ فیزیولوژیکی میکروبی خاک تحت کشت گندم

اثر خاکورزی و کود نیتروژن بر نیمرخ فیزیولوژیکی میکروبی خاک تحت کشت گندم

چکیده:

تنوع میکروبی ممکن است مشخصه خوبی از تخریب و کارکرد بوم نظام باشد. در این آزمایش اثرات تخریب خاک از قبیل  کود نیتروژن و خاکورزی بر جامعه میکروبی خاک در آرژانتین بررسی شد. فعالیت میکروبی و تولیدات آنها نشانه ای از وضعیت متابولیکی جامعه میکروبی می باشد. تجزیه های تک متغیره و چند متغیره برای ارزیابی اثرات این دو فاکتور در سه مرحله از رشد گندم بکار رفت. خاکورزی اثرات متفاوتی بر روی تنوع میکروبی داشت، به طوریکه خاکورزی کاهش یافته و متداول جمعیت های متفاوتی داشتند. کود نیتروژن تنوع میکروبی را در مراحل مختلف رویشی تغییر داد. متابولیسم اسیدهای کربوکسیلیک و کربوهیدرات ها مهمترین مشخصه های تنوع و فعالیت کارکردی میکروبی بودند. یک ارتباط برعکس بین اسیدهای کربوکسیلیک و کربوهیدرات ها وجود داشت.

منبع:

Soil and Tillage Research, 2006, 91: 236-243

 

اثر غنی سازی  دی اکسید کربن بر روی رشد و کارایی مصرف نور روزانه گندم در ارتباط با دما و مرحله رشدی

اثر غنی سازی  دی اکسید کربن بر روی رشد و کارایی مصرف نور روزانه گندم در ارتباط با دما و مرحله رشدی

چکیده:

اهداف این آزمایش عبارت بودند از: 1) اثر غنی سازی فصلی بر روی جذب تشعشع فصلی و کارایی مصرف نور بر اساس تولید زیست توده هوایی گندم 2) رابطه کارایی مصرف نور روزانه و دما و 3) اثر غنی سازی دی اکسید کربن بر روی رابطه کارایی مصرف نور روزانه و دما در دوره قبل و در خلال پر شدن دانه، که فرض می شود به ترتیب منبع و مخزن محدود کننده عملکرد دانه هستند. در طی 2 سال، گندم در اطاقک های رو باز و در کرت های با سایز متفاوت (1 و 3 مترمربع) و در غلظت محدود و بالای دی کسید کربن و با مواد غذایی و آب کافی کاشته و برای زیست توده و عملکرد تجزیه و تحلیل شد. در سال دوم جذب نور به وسیله تاج پوشش سبز و تولید زیست توده هوایی نیز اندازه گیری شد. سرعت تبادل CO2 (CCER) از روز 50، که از بزرگ شدن ساقه تا پیری تاج پوشش بود، اندازه گیری گردید. CCER برای محاسبه کارایی مصرف نور روزانه قبل و در خلال دوره پر شدن دانه استفاده شد. نتایج نشان داد جذب کربن خالص روزانه یک ارتباط خطی با تشعشع فعال فتوسنتزی جذب شده دارد. میانگین فصلی کارایی مصرف نور که از این رابطه محاسبه گردید، با غنی سازی دی اکسید کربن ، زیاد شد. جذب فصلی نور با غنی سازی دی اکسید کربن تغییری نکرد. زیست توده و عملکرد نهایی تحت شرایط دی اکسید کربن زیاد، به اندازه <11 و <13 % به ترتیب در سال اول و دوم افزایش یافت. تجزیه رگرسیون یک رابطه منفی معنی دار بین کارایی مصرف نور روزانه و دما تحت دی اکسید کربن محدود در قبل و خلال پر شدن دانه را نشان داد. غنی سازی دی اکسید کربن این رابطه منفی را فقط قبل از پر شدن دانه کم کرد و در طی پر شدن دانه تاثیری نداشت. نتایج حاصل از این آزمایش کاهش مورد انتظار کارایی مصرف نور در دی اکسید کربن محدود و افزایش اثر دی اکسید کربن با دما در دوره قبل از گرده افشانی را تصدیق می کند. نتایج همچنین مشخص کرد اثرمتقابل مثبت دی اکسید کربن و دما بر روی کربن گیری تاج پوشش، در خلال پر شدن دانه ناپدید می شود که ممکن است مسوول کاهش اثر دی اکسید کربنبر روی زیست توده گیاه بین گرده افشانی و رسیدگی دانه باشد.

منبع:

European Journal of Agronomy, 2003, 19: 411-425

 

اثر كودهاي ارگانيك و غير ارگانيك، تعداد دفعات آبياري و بكارگيري مالچ بر مديريت گندم در مناطق گرم

اثر كودهاي ارگانيك و غير ارگانيك، تعداد دفعات آبياري و بكارگيري مالچ بر مديريت گندم در مناطق گرم

چکیده:

عملكرد گندم در اثر استرس گرمايي در بسياري از كشورهاي جهان كاهش مي يابد. هدف اصلي اين تحقيق تعيين اثر برخي عوامل مديريتي بر افزايش عملكرد گندم در مناطق گرم بود.   آزمايش هاي ميداني بين سال هاي 1991 تا 1993 در سه كشور سودان،  بنگلادش و مكزيك انجام شد. خصوصيات گياهي به دقت اندازه گيري شد تا به درك بهتر عوامل افزايش دهنده عملكرد گندم كمك شود. عوامل مديريتي كه در اين تحقيق مورد توجه قرار گرفتند عبارت بودند از: آبياري، كود غير ارگانيك، كود ارگانيك، مالچ، ژنوتيپ و زمان كاشت. ميانگين عملكرد تيمارهاي كنترل در همه مناطق تقريبا يكسان بود. با در نظر گرفتن اثرات اصلي، كود ارگانيك بالاترين افزايش عملكرد (14 درصد)، و كود غير ارگانيك كمترين افزايش عملكرد (5/5 درصد) را باعث شد، كه اين   نشان دهنده مزيت كودهاي ارگانيك نسبت به كودهاي غير ارگانيك مي باشد؛ البته اين مورد در شرايطي صادق مي باشد كه محتوي مواد مغذي گياه مناسب باشد. مالچ و آبياري اضافي عملكرد گندم در سودان و مكزيك، كه داراي آب و هواي گرم و رطوبت نسبي پايين بودند، را افزايش داد، اما اين عوامل باعث افزايش عملكرد گندم در هواي گرم بنگلادش نشدند. در مكزيك، نهاده هاي اضافي در شرايط گرم تر، و زماني كه گندم در بهار كشت شده بود، نسبت به زماني كه گندم در زمستان كشت شده بود، مفيدتر واقع شدند. مقايسه ژنوتيپ هاي مقاوم به گرما (Glennson 81) و حساس به گرما (Pavon 76)، نشان داد كه ژنوتيپ مقاوم به گرما نسبت به نهاده هاي اضافي حساسيت بيشتري از خود نشان مي دهد. نتايج تحقيق همچنين نشان داد كه افزايش عملكرد با افزايش ارتفاع گياه و ميزان بذر در واحد مساحت ارتباط معني داري داشت.

منبع:

- مجله Agronomy Journal، شماره 91 سال 1999

 

اثرات آبیاری قبل از کاشت و کود فسفره بر روی مصرف آب و عملکرد گندم بهاره در شرایط نیمه خشک

اثرات آبیاری قبل از کاشت و کود فسفره بر روی مصرف آب و عملکرد گندم بهاره در شرایط نیمه خشک

چکیده:

در این آزمایش اثرات آبیاری قبل از کاشت و کاربرد کود فسفره بر روی مصرف آب و عملکرد گندم بهاره در یک سال خشک در مناطق نیمه خشک چین آزمایش شد. تیمارها عبارت بودند از: الف- 30 میلی متر آبیاری قبل از کاشت بدون کاربرد کود فسفره (w)، ب- کاربرد کود فسفره بدون آبیاری قبل از کاشت (p)، ج- آبیاری قبل از کاشت همراه کود فسفره (wp) و د- بدون آبیاری قبل از کاشت و کود فسفره (ck). آبیاری قبل از کاشت در مقایسه با بدون آبیاری، باعث ایجاد گیاهچه های قوی تر با ریشه های عمیق تر و بزرگتر شد. نسبت ریشه به ساقه در تیمارهای آبیاری شده نسبت به تیمارهای بدون آبیاری بطور معنی داری بالاتر بود. عملکرد دانه در تیمارهای p، w و wp به ترتیب 1/1191، 5/2516 و 1/2734 کیلوگرم در هکتار بود که این مقادیر به ترتیب در حدود 30، 174 و 198% بالاتر از عملکرد (7/917 کیلوگرم در هکتار) تیمار ck بودند. عملکرد دانه تیمارهای w و wp نیز بطور معنی داری از عملکرد دانه تیمار p بیشتر بودند. کارایی مصرف آب بر حسب عملکرد دانه در تیمارهای w  و wp به ترتیب 27/1 و 45/1 کیلوگرم بر متر مکعب بود که به ترتیب 119 و 150% بالاتر از مقدار (58/0 کیلوگرم بر مترمکعب) تیمار ck بودند. بالاترین کارایی مصرف آب و عملکرد دانه مربوط به تیمار wp بود که نشان دهنده اینست که ترکیب آبیاری قبل از کاشت و کاربرد کود فسفره اثرات مفیدی بر روی بهبود مصرف آب و عملکرد دانه گندم بهاره خواهد داشت.

منبع:

Agricultural Water Management, 2001, 49, 173-183

 

اثرات آبیاری قبل از کاشت و کود فسفره بر روی مصرف آب و عملکرد گندم بهاره در شرایط نیمه خشک

اثرات آبیاری قبل از کاشت و کود فسفره بر روی مصرف آب و عملکرد گندم بهاره در شرایط نیمه خشک

چکیده:

در این آزمایش اثرات آبیاری قبل از کاشت و کاربرد کود فسفره بر روی مصرف آب و عملکرد گندم بهاره در یک سال خشک در مناطق نیمه خشک چین آزمایش شد. تیمارها عبارت بودند از: الف- 30 میلی متر آبیاری قبل از کاشت بدون کاربرد کود فسفره (w)، ب- کاربرد کود فسفره بدون آبیاری قبل از کاشت (p)، ج- آبیاری قبل از کاشت همراه کود فسفره (wp) و د- بدون آبیاری قبل از کاشت و کود فسفره (ck). آبیاری قبل از کاشت در مقایسه با بدون آبیاری، باعث ایجاد گیاهچه های قوی تر با ریشه های عمیق تر و بزرگتر شد. نسبت ریشه به ساقه در تیمارهای آبیاری شده نسبت به تیمارهای بدون آبیاری بطور معنی داری بالاتر بود. عملکرد دانه در تیمارهای p، w و wp به ترتیب 1/1191، 5/2516 و 1/2734 کیلوگرم در هکتار بود که این مقادیر به ترتیب در حدود 30، 174 و 198% بالاتر از عملکرد (7/917 کیلوگرم در هکتار) تیمار ck بودند. عملکرد دانه تیمارهای w و wp نیز بطور معنی داری از عملکرد دانه تیمار p بیشتر بودند. کارایی مصرف آب بر حسب عملکرد دانه در تیمارهای w  و wp به ترتیب 27/1 و 45/1 کیلوگرم بر متر مکعب بود که به ترتیب 119 و 150% بالاتر از مقدار (58/0 کیلوگرم بر مترمکعب) تیمار ck بودند. بالاترین کارایی مصرف آب و عملکرد دانه مربوط به تیمار wp بود که نشان دهنده اینست که ترکیب آبیاری قبل از کاشت و کاربرد کود فسفره اثرات مفیدی بر روی بهبود مصرف آب و عملکرد دانه گندم بهاره خواهد داشت.

منبع:

Agricultural Water Management, 2001, 49, 173-183

 

اثرات آیش سبز بقولات بر مقدار آب خاک در زمان کاشت گندم و عملکرد گندم

اثرات آیش سبز بقولات بر مقدار آب خاک در زمان کاشت گندم و عملکرد گندم

چکیده:

رشد یک گیاه پوششی بقولات در مرحله آیش سیستم گندم-آیش، می تواند علاوه بر حفظ خاک در مقابل فرسایش، مقداری نیتروژن نیز به خاک اضافه کند. درحالیکه مصرف آب توسط گیاه پوششی ممکن است مقدار آب را برای گندم کاهش دهد. هدف از این آزمایش کمی کردن اثر زمان از بین بردن گیاه پوششی بر مقدار آب در دسترس گندم و عملکرد آن، بود. چهار گیاه، شامل نخود فرنگی زمستانه، نخود فرنگی بهاره، ماشک و عدس به عنوان گیاه پوششی کاشته شدند. عملکرد گندم پس از کاشت بقولات با عملکرد گندم در سیستم متداول آیش-گندم مقایسه شد. در کل تفاوت معنی داری در مورد آب در دسترس گندم بین تیمارها وجود نداشت. آب در دسترس گندم به اندازه 55 و 104 میلیمتر به ترتیب برای از بین بردن زود و دیر گیاه پوششی، در مقایسه با سیستم متداول کاهش یافت. عملکرد دانه گندم به صورت خطی با مقدار آب در دسترس در زمان کاشت گندم رابطه داشت و از سالی به سال دیگر، به علت تفاوت در مقدار تبخیر و تعرق و بارندگی، تغییر کرد. هزینه مصرف آب توسط بقولات در زمان آیش و کاهش عملکرد گندم بعدی ممکن است استفاده این گیاهان به عنوان گیاه پوششی را در مناطق نیمه خشک محدود کند.

منبع:

Agronomy Journal, 2005, 97: 684-689

 

اثرات افزودن مواد آلی، نیتروژن و سوزاندن بقایای گیاهی بر روی خصوصیات زیستی، فیزیکی و نفوذ آب در یک خ

اثرات افزودن مواد آلی، نیتروژن و سوزاندن بقایای گیاهی بر روی خصوصیات زیستی، فیزیکی و نفوذ آب در یک خاک سیلت لومی شدیدا خاکورزی شده

چکیده:

هفتاد سال مدیریت مختلف خاکورزی در آمریکا باعث اختلاف معنی دار در مقدار رواناب، فرسایش و نفوذ آب در مزارع گندم شده است. در این آزمایش این فرض که اختلاف در نفوذ آب در اثر تغییر در ساختمان خاک در اثر تغییرات زیستی است، مورد آزمایش قرار گرفت. در تمامی کرتهای آزمایش، خاکورزی یکسان (شخم و مبارزه تابستانه با علفهای هرز) انجام شد. تیمارهای آزمایش عبارت بودند از: کود آلی، بقایای گیاه نخود فرنگی، افزودن کود نیتروژن و سوزاندن بقایا. مقدار کربن و نیتروژن آلی خاک، پایداری آب در خاک، مقدار کل آب در خاک، حرکت آب در خاک، تجمع قارچهای خاک، جمعیت کرمهای خاکی و چندین صفت دیگر اندازه گیری شدند. نفوذپذیری با مقدار کربن و نیتروژن آلی خاک، پایداری آب در خاک، مقدار کل آب در خاک و حرکت آب در خاک همبستگی داشت r= 0.67-095. سوزاندن بقایا پایداری آب در خاک، تجمع قارچهای خاک و تعداد کرمهای خاکی را کاهش داد(p<0.05) . این عمل همچنین مقدار خاکدانه های 5/0 تا 2 میلیمتری را کاهش داد. ثبات آب در کل خاک و خاکدانه های 1-2 میلیمتری در تیمار کود نیتروژن 45 کیلوگرم در هکتار بیشتر از تیمارهای 0 و 90 کیلوگرم در هکتار بود.نتایج نشان داد اختلاف در مقدار نفوذپذیری اندازه گیری شده در مزارع، نسبتامربوط به اختلاف کم در ثبات خاکدانه ها است و رابطه نزدیکی با مقدار کود نیتروژن یا سوزاندن بقایا ندارد.

منبع:

Soil and Tillage Research, Article in Press.

 

اثرات تاخیر پیری گندم به وسیله علفکش ها بر روی غلظت و عملکرد گوگرد و نیتروژن دانه و نسبت آنها

اثرات تاخیر پیری گندم به وسیله علفکش ها بر روی غلظت و عملکرد گوگرد و نیتروژن دانه و نسبت آنها

چکیده:

جهت بررسی اثرات افزایش عمر برگ پرچم با کاربرد علفکش ها بر روی غلظت (کیلوگرم در هکتار و میلی گرم در دانه) نیتروژن (N)، گوگرد (S) و نسبت N:S، گندم زمستانه در سه آزمایش مزرعه ای، با تکرار در دو یا سه فصل، کاشته شد. آزمایش شامل 6 رقم و نسبت های مختلف کاربرد، زمان و تکرار ازوکسیستروبین و اپوکسیکونازول بود. برای هر روز، دوام سطح سبز برگ پرچم (m) 37%  افزایش یافت، عملکرد نیتروژن 58/2 کیلوگرم در هکتار، نیتروژن در دانه 00957/0 میلی گرم، عملکرد گوگرد 186/0 کیلوگرم در هکتار و گوگرد در دانه 000718/0 میلی گرم افزایش یافت. نسبت N:S به اندازه 0135/0 در هر روز کاهش یافت. شواهدی مبنی بر اینکه این واکنش ها با رقم تغییر می کند، وجود نداشت. در مقابل، رابطه بین طول عمر برگ پرچم و غلظت N یا  Sبا رقم، اثر متقابل داشت. غلظت N و S رقم Shamrock، رقمی که اغلب از بیماری زنگ قهوه ای (Piccinia recondite) آسیب می بیند، با توسعه زندگی برگ پرچم، افزایش یافت، در حالیکه غلظت N و  S در رقم Malacca، رقمی که به Septoria tritici  حساس است، با تاخیر در پیری برگ پرچم کاهش یافت. این به علت آن است که ارتباط بین بین m و عملکرد N و S در بین ارقام، بهتر از رابطه بین m و وزن هزار دانه و عملکرد دانه، حفظ می شود.

منبع:

European Journal of Agronomy, 2005, 22: 405-416  

 

اثرات تاریخ کاشت و مقادیر کود نیتروژن بر روی تسهیم ماده خشک و نیتروژن در گندم نان و دوروم

اثرات تاریخ کاشت و مقادیر کود نیتروژن بر روی تسهیم ماده خشک و نیتروژن در گندم نان و دوروم

چکیده:

عملکرد دانه و پروتئین در گندم نان و دوروم با کارایی گیاه در تسهیم ماده خشک (شاخص برداشتHI)و تسهیم نیتروژن (شاخص برداشت نیتروژن، ) به دانه تعیین می شود. عکس العمل HI و NHI به دو مقدار نهاده نیتروژن قبل از کاشت (105 و KG/HA170 ) برای 9 رقم گندم نان ، 5 رقم گندم دوروم و 1 رقم تریتیکاله در 3 تاریخ کاشت در این آزمایش بررسی شد. اثر متقابل ژنوتیپ*نیتروژن برای چندین خصوصیت در تاریخ کاشت زود (26 October 1993)، برای زیست توده هوایی در زمان گرده افشانی، عملکرد دانه و عملکرد کاه، در تاریخ کاشت بهینه     (6 December 1993)  و برای عملکرد در تاریخ کاشت دیر(5 February 1993)  معنی دار بود. اگرچه گیاه در تاریخ کاشت زود نسبت به تاریخ کاشت بهینه نیتروژن خاک بیشتری مصرف   می کند، میانگینHIوNHI  در تاریخ کاشت زودتر (به ترتیب 5/38 و 3/66%)، کمتر از تاریخ کاشت دیرتر (به ترتیب 5/45 و 2/71) بودند. به طور میانگین گیاه از گرده افشانی تا رسیدن، نیتروژن بیشتری در تاریخ کاشت زود (16KG/HA)نسبت به تاریخ کاشت بهینه(6KG/HA)از دست می دهد. میانگین HI و NHI در تاریخ کاشت بهینه و دیر شبیه بودند اما میانگین عملکرد دانه در تاریخ کاشت زود (6T/HA)بالاتر از تاریخ کاشت دیر(4T/HA) بود. مقادیر زیاد نیتروژن میانگینHI و NHIرا در تمامی تاریخهای کاشت کاهش داد. میانگینHIوNHIرابطه مثبت و بالایی با یکدیگر داشتند.r=0.86

بستگی به تاریخهای کاشت و نهاده نیتروژن، رابطه منفی معنی دار بین عملکرد دانه و غلظت نیتروژن از 59/0- تا 66/0- دیده شد. عملکرد دانه و مقدار زیست توده در زمان گرده افشانی همبستگی قوی با یکدیگر داشتند.(r=0.74)

که این امر اهمیت کربوهیدراتهای ساخته شده قبل از پر شدن دانه را در بیشتر ژنوتیپ ها نشان می دهد. میانگین نیتروژن تجمع یافته بوسیله گیاه از زمان گرده افشانی به بعد نسبتا کم بود که نشان می دهد بیشتر نیتروژن دانه، از نیتروژن تجمع یافته قبل از گرده افشانی تامین می شود. مقادیر قابل توجهی از نیتروژن در کاه باقی ماند. برخلاف اختلاف اساسی ژنوتیپ ها، تنها تعداد کمی از ژنوتیپ ها میانگین عملکرد دانه، غلظت نیتروژن دانه، HIوNHIبالاتری از میانگین کلی داشتند.رقمهایی از گندم که بتوانند براحتی نیتروژن را قبل و بعد از گرده افشانی جذب کنند و با کارایی بالا به دانه منتقل کنند تا مقدار کمی نیتروژن بعد از گرده افشانی از دست برود، مورد نیاز است. همچنین جذب و تسهیم نیتروژن در گندم در مناطقی که نهاده نیتروژن کم است، باید بهبود یابد.

منبع:

Field Crops Research, Volume 73, Issue 1, October 2001, Pages 47-61.

 

اثرات تنش اکسیداتیو ایجاد شده توسط پاراکوات بر روی گندم های وحشی و زراعی

اثرات تنش اکسیداتیو ایجاد شده توسط پاراکوات بر روی گندم های وحشی و زراعی

چکیده:

در این آزمایش اثرات اکسیداتیو پاراکوات بر روی دو گندم وحشی (Aegilops biuncialis, Aegilops cylindrical) و

چهار رقم زراعی گندم (Triticum aestivum L. cv. Bezostaya-1, Hawk, Triticum turgidum L. cv. Kiziltan-

91, and Harran-95) بررسی شد. برگ های 8 روزه گیاهان در تماس سطحی غلظت های مختلف پاراکوات (0، 15، 30 و 60) قرار گرفتند. نتایج نشان داد افزایش غلظت پاراکوات باعث فتواکسیداسیون بیشتر در ارقام وحشی، نسبت به ارقام زراعی می شود. کارایی کوانتوم PSII و سرعت انتقال الکترون به طور معنی داری، هم در ارقام زراعی و هم ارقام وحشی، کاهش یافت. به علاوه، غلظت بالای پاراکوات باعث کاهش کلروفیل a و b و همچنین تراوش غشاء می شود.محتوای نسبی آب تمامی ارقام با افزایش غلظت پاراکوات، کاهش یافت. با توجه به تجزیه و ارزیابی این صفات و تنش اکسیداتیو ایجاد شده به وسیله پاراکوات، ژنوتیپ ها به سه گروه متحمل تقسیم شدند. متحمل: (Harran-95)، متوسط متحمل: (Kiziltan-91, Bezostaya-1) و حساس: (A. cylindrical, A. biuncialis, Hawk). واکنش آنزیم های آنتی اکسیدانت به پاراکوات در ارقام متحمل، به عنوان مکانیزم تحمل فرض شد. جزئیات مربوط به آنزیم ها در متن مقاله بحث شده است.

منبع:

Pesticide Biochemistry and Physiology, 2005, 83: 69-81

 

اثرات تیمارهای آبیاری بر تعادل آب، عملکرد و کارایی مصرف آب گندم زمستانه در دشت های شمالی چین

اثرات تیمارهای آبیاری بر تعادل آب، عملکرد و کارایی مصرف آب گندم زمستانه در دشت های شمالی چین

چکیده:

بارندگی های محدود در چین، رشد و عملکرد گندم در دشت های شمالی چین که میانگین بارندگی در حدود 115 میلی متر می باشد را محدود می کند. آزمایش های آبیاری در سال های 1999 تا 2002 برای مشخص کردن بهترین برنامه آبیاری اجرا گردید. از دیگر اهداف آزمایش یافتن ارتباط بین مقدار آبیاری و عملکرد، کارایی مصرف آب، کارایی مصرف آب آبیاری، کارایی خالص مصرف آب و تبخیر و تعرق بود. مقایسه برنامه های آبیاری مشخص کرد که آبیاری به مقدار 300 میلی متر در ارتباط با 426 میلی متر تبخیر و تعرق، بهترین مقدار آبیاری می باشد. نتایج نشان داد که با افزایش تبخیر و تعرق، مقدار نیاز آبیاری افزایش می یابد اما آبیاری بیش از اندازه نیز باعث کاهش عملکرد، کارایی مصرف آب و کارایی مصرف آب آبیاری خواهد شد. نتایج نشان داد که فقط افزایش آبیاری برای بهبود عملکرد کافی نیست و وجود یک برنامه مناسب آبیاری لازم می باشد. همچنین در کنار برنامه آبیاری، کاهش تبخیر و تعرق خاک با عملیات مناسب از جمله استفاده از خاکورزی حفاظتی، یک گزینه مناسب می باشد.

منبع:

Agricultural Water Management, 2006, 85: 211-218

 

اثرات طولانی مدت مدیریت کاه و کلش بر روی عملکرد گندم در خاکهای رسی و لوم رسی سیلتی انگلیس

اثرات طولانی مدت مدیریت کاه و کلش بر روی عملکرد گندم در خاکهای رسی و لوم رسی سیلتی انگلیس

چکیده:

در این آزمایش اثرات تیمارهای اضافه کردن کاه و کلش خرد شده گندم به خاک بوسیله کولتیواتور دندانه ای (بدون برگرداندن خاک) یا شخم با تیمار سوزاندن همراه با کولتیواتور دندانه ای، در طی 11 سال در شش منطقه در انگلیس مقایسه شدند. 3 منطقه دارای خاک رسی و 3 منطقه دارای خاک لوم رسی سیلتی بودند. اثرات مدیریت بقایای گیاهی بر روی علفهای هرز، شیوع بیماری همه بر (Gaeumannomyces graminis var. tritici)، عملکرد گندم، مقدار نیتروژن معدنی و مواد آلی خاک در پایان مطالعه، در این آزمایش بررسی شدند. اضافه کردن بقایا با کولتیواتور نسبت به سوزاندن بقایا، کاهش بیشتری در میانگین عملکرد بجز یک منطقه نشان داد. کاهش عملکرد در اثر تیمار اضافه کردن بقایا با کولتیواتور در خاک رسی 5-8% و در خاک لوم رسی سیلتی 3-18% بود. شخم زدن خاک فقط فرصت بهتری برای انجام عملیات برای محصول بعدی فراهم کرد. یکی از علل مهم کاهش عملکرد در تیمار اضافه کردن بقایا با کولتیواتور، رقابت علف هرز Bromus spp. بود. مشکلات تهیه زمین در تیمار اضافه کردن بقایا با کولتیواتور، که باعث سبز شدن غیر یکنواخت گیاهچه ها می شود، یکی دیگر از علل کاهش عملکرد در این تیمار بود. نحوه پخش کردن بقایا اثر زیادی بر روی شیوع بیماری همه بر نداشت. همچنین اثر اضافه کردن بقایا بر روی مقدار نیتروژن معدنی و مواد آلی خاک بسیار کم و قابل اغماض بود. مدیریت بقایا اثر قابل ملاحظه ای بر روی عکس العمل عملکرد گندم نسبت به کاربرد کود نیتروژنه پاییزه نداشت. نتایج نشان داد که اضافه کردن بقایای گندم می تواند با روشهای متفاوتی با موفقیت انجام شود.

منبع:

Soil and Tillage Research, Volume 71, Issue 1, May 2003, Pages 59-69.

 

 

اثرات فاصله ردیف و کود مایع آلی بر روی گندم زمستانه مستقیم کاشته شده در سیستم کشاورزی آلی

اثرات فاصله ردیف و کود مایع آلی بر روی گندم زمستانه مستقیم کاشته شده در سیستم کشاورزی آلی

 

چکیده:

توزیع بذر در مزرعه یکی از عوامل کلیدی بهینه سازی عملکرد و کیفیت دانه گندم است. بر خلاف سطوح بالای عملکرد، در مقادیر متوسط، عریض کردن ردیفهای کاشت عملکرد دانه را کاهش نمی دهد. جهت بررسی اثرات تغییر فاصله ردیف بر روی میزان عملکرد دانه و کیفیت گندم در کشاورزی آلی (Organic Farming)، آزمایشاتی در دو منطقه از سوئیس در سالهای 2001 و 2002 انجام شد. گندم زمستانه در فاصله ردیفهای 1875/0 و 3750/0 بصورت مستقیم (Direct Drilling) و با تراکم بذر مساوی کاشته شد. دو تیمار شامل بدون کود و کاربرد 60 متر مکعب در هکتار کود مایع مزرعه، برای مقایسه بکار برده شدند. نتایج نشان داد در حالیکه عملکرد دانه با ردیفهای عریض تر کاهش نیافت، وزن هزار دانه و میزان پروتئین دانه از 6/42 تا 5/43 گرم و 7/11 تا 7/12 % در مقایسه با فاصله ردیف کمتر، افزایش یافت. کود مایع بطور متوسط در دو منطقه، باعث افزایش عملکرد شد (از 12 تا 5/12 % درصد). در کل نتایج نشان داد که دو برابر کردن فاصله ردیف می تواند یکی از راهکارهای مدیریت کشت مستقیم در سیستم کشاورزی آلی باشد.

 

منبع:

European Journal of Agronomy, 2005, 22: 441-447

 

اثرات کود شیمیایی و کود دامی تازه و کمپوست بر روی رشد علف هرز و رقابت آن با گندم زمستانه در غرب کانا

اثرات کود شیمیایی و کود دامی تازه و کمپوست بر روی رشد علف هرز و رقابت آن با گندم زمستانه در غرب کانادا

چکیده:

مدیریت کوددهی گیاه یکی از مهمترین بخش های مدیریت تلفیقی علف های هرز می باشد. این آزمایش برای بررسی اثرات زمان ها و شدت خاکورزی متفاوت و منابع مختلف نیتروژن بر روی رشد علف های هرز و عملکرد گندم زمستانه انجام شد. تیمارهای خاکورزی برای اعمال منابع نیتروژن عبارت بودند از: بی خاکورزی در پاییز، خاکورزی در پاییز و بی خاکورزی در بهار. منابع نیتروژن شامل کود نیترات آمونیوم که به صورت پخش سطحی و به صورت خطی داده شد، کود تازه گاو و کود کمپوست شده گاو، بود. یک تیمار شاهد بدون کود نیز در نظر گرفته شد. تیمارها در طی 4 سال اعمال شدند تا اثرات یکساله و تجمعی آنها بررسی شود. کود نواری نسبت به پخش سطحی کود، از نظر جذب توسط بعضی علف های هرز، زیست توده آنها و عملکرد گندم، بهتر بود. رشد علف های هرز و جذب نیتروژن آنها با کود تازه و کمپوست شده گاوی، در سال اول، بین کود نواری و سطحی قرار داشت ولی در سال های بعد همانند کود سطحی عمل کرد. به نظر می رسد آزاد شدن تدریجی نیتروژن از کود دامی بیشتر به نفع علف های هرز بود. رتبه بندی ذخایر بذر علف های هرز در طی 4 سال عبارت بود از: کود کمپوست شده = پخش سطحی > کود تازه > کود نواری. اطلاعات به دست آمده از این آزمایش می تواند در مدیریت بهینه علف های هرز در گندم زمستانه بکار رود.

منبع:

Crop Protection, 2005, 24: 971-980

 

استفاده از تكنيك ثبات غشاء سلولي براي بررسي تحمل به شوري در ارقام گندم

استفاده از تكنيك ثبات غشاء سلولي براي بررسي تحمل به شوري در ارقام گندم

چکیده:

تكنيك ثبات غشاء سلولي براي بررسي ارقام گندم متحمل به شوري (V1, V2)، حساس به شوري (V5)، و دو رقم متحمل به شوري و كم آبي، با كاربرد 250-100 mM  نمك طعام، استفاده شد. اهداف اين آزمايش عبارت بودند از: (1) بررسي اعتبار اين تكنيك در جدا سازي ارقام در شوري هاي بالا (2) مطالعه عوامل موثر در ثبات غشاء يا ايجاد تخريب در آن (3) رابطه اين تكنيك با ديگر خصوصيات فيزيولوژيكي كه تحت تنش شوري مي باشند. نتايج نشان داد صدمات سلولي با افزايش مقدار نمك، افزايش يافت. بيشترين مقدار صدمات (2/74%) در رقم V5 در 250 mM مشاهده شد كه احتمالا به علت اثرات تركيبي سميت Na+ و محتواي كم آب (RWC) (54%) بود. در رقم V1، RWC مشابه V5 بود اما صدمات سلولي به علت غلظت كمتر Na+ كاهش يافت. اختلاف بين V1 و V2 به علت غلظت بالاي K+ و يا كاهش كم RWC در رقم V2، معني دار بود. همبستگي منفي بين صدمات سلولي و RWC براي ارقام V1 و V5 مشاهده شد. همچنين صدمات سلولي همبستگي مثبتي با Na+ و همبستگي منفي با K+ و عملكرد دانه داشت. به نظر مي رسد كه اين تكنيك براي براي بررسي ارقام گندم در سطوح شوري بالا و براي كشف اختلافاتي كه ممكن است به علت اثرات تجمعي شوري و كمبود آب ايجاد مي شوند، مفيد باشد.

منبع:

Journal of Plant Physiology, 2005, Article in Press

 

استفاده از تكنيك ثبات غشاء سلولي براي بررسي تحمل به شوري در ارقام گندم

استفاده از تكنيك ثبات غشاء سلولي براي بررسي تحمل به شوري در ارقام گندم

چکیده:

تكنيك ثبات غشاء سلولي براي بررسي ارقام گندم متحمل به شوري (V1, V2)، حساس به شوري (V5)، و دو رقم متحمل به شوري و كم آبي، با كاربرد 250-100 mM  نمك طعام، استفاده شد. اهداف اين آزمايش عبارت بودند از: (1) بررسي اعتبار اين تكنيك در جدا سازي ارقام در شوري هاي بالا (2) مطالعه عوامل موثر در ثبات غشاء يا ايجاد تخريب در آن (3) رابطه اين تكنيك با ديگر خصوصيات فيزيولوژيكي كه تحت تنش شوري مي باشند. نتايج نشان داد صدمات سلولي با افزايش مقدار نمك، افزايش يافت. بيشترين مقدار صدمات (2/74%) در رقم V5 در 250 mM مشاهده شد كه احتمالا به علت اثرات تركيبي سميت Na+ و محتواي كم آب (RWC) (54%) بود. در رقم V1، RWC مشابه V5 بود اما صدمات سلولي به علت غلظت كمتر Na+ كاهش يافت. اختلاف بين V1 و V2 به علت غلظت بالاي K+ و يا كاهش كم RWC در رقم V2، معني دار بود. همبستگي منفي بين صدمات سلولي و RWC براي ارقام V1 و V5 مشاهده شد. همچنين صدمات سلولي همبستگي مثبتي با Na+ و همبستگي منفي با K+ و عملكرد دانه داشت. به نظر مي رسد كه اين تكنيك براي براي بررسي ارقام گندم در سطوح شوري بالا و براي كشف اختلافاتي كه ممكن است به علت اثرات تجمعي شوري و كمبود آب ايجاد مي شوند، مفيد باشد.

منبع:

Journal of Plant Physiology, 2005, Article in Press

 

استفاده از آب شور در آبیاری تکمیلی گندم و جو دیم

استفاده از آب شور در آبیاری تکمیلی گندم و جو دیم

چکیده:

در اقلیم مدیترانه ای، غلات دیم در پاییز کاشته و در بهار برداشت می شوند و تنها از آب باران برای رشد خود استفاده می کنند. اما بی نظمی بارندگی برای دستیابی به عملکرد مناسب خطرناک است. این تحقیق با هدف بررسی امکان کاربرد آبیاری تکمیلی برای گندم و جو در مراحل حساس گلدهی و تشکیل دانه با استفاده از آب شور، که سطوح شوری آن برای استفاده، بالا در نظر گرفته می شود (EC=3-9dS/m)، انجام شد. آزمایش به صورت گلخانه ای و با شبیه سازی بارندگی منطقه در  در ایتالیا انجام شد. نتایج نشان داد امکان حفظ عملکرد بالا، تنها با کاهش عملکرد21 درصدی درمورد جو و 25 درصدی در مورد گندم در مقایسه با عملکرد در شرایط مساعد، آبیاری با آب شیرین، با آبیاری با آب شور وجود دارد. همچنین پایداری این عملیات احتمالا بالاست. زیرا مقادیر کم نمکی که به خاک اضافه می شود با بارندگی شسته خواهد شد.این راه حل، امکان تولید محصول در سال های خشک، بدون از دست دادن محصول زیاد، را ایجاد خواهدکرد.

منبع:

Agricultural Water Management, 2005, 78: 122-127

 

استفاده از آب شور در آبیاری تکمیلی گندم و جو دیم

استفاده از آب شور در آبیاری تکمیلی گندم و جو دیم

چکیده:

در اقلیم مدیترانه ای، غلات دیم در پاییز کاشته و در بهار برداشت می شوند و تنها از آب باران برای رشد خود استفاده می کنند. اما بی نظمی بارندگی برای دستیابی به عملکرد مناسب خطرناک است. این تحقیق با هدف بررسی امکان کاربرد آبیاری تکمیلی برای گندم و جو در مراحل حساس گلدهی و تشکیل دانه با استفاده از آب شور، که سطوح شوری آن برای استفاده، بالا در نظر گرفته می شود (EC=3-9dS/m)، انجام شد. آزمایش به صورت گلخانه ای و با شبیه سازی بارندگی منطقه در  در ایتالیا انجام شد. نتایج نشان داد امکان حفظ عملکرد بالا، تنها با کاهش عملکرد21 درصدی درمورد جو و 25 درصدی در مورد گندم در مقایسه با عملکرد در شرایط مساعد، آبیاری با آب شیرین، با آبیاری با آب شور وجود دارد. همچنین پایداری این عملیات احتمالا بالاست. زیرا مقادیر کم نمکی که به خاک اضافه می شود با بارندگی شسته خواهد شد. این راه حل، امکان تولید محصول در سال های خشک، بدون از دست دادن محصول زیاد، را ایجاد خواهدکرد.

منبع:

Agricultural Water Management, 2005, 78: 122-127

 

ارزیابی محیطی سطوح تراکم در تولید گندم با کاربرد تقویم رشد

ارزیابی محیطی سطوح تراکم در تولید گندم با کاربرد تقویم رشد

چکیده:

اگرچه یک تفکر قدیمی وجود دارد که تراکم کم از نظر محیطی مناسب است، این نظر با اثرات بهره وری کم تولید که می تواند باعث ساده کردن آلودگی محیطی شود، مغایرت دارد. در این آزمایش تقویم زندگی گندم برای کاربرد بهینه کود بکار رفت. در شرایط اقلیمی مناطق معتدل اروپا، کاربرد کود نیتروژن، شدت تولید مزرعه، کیفیت تولیدات کشاورزی و تنزل محیطی را تحت تاثیر قرار می دهد. برای بررسی و مقایسه اثرات محیطی شدت های مختلف تولید، واحد های هدفمند برای ارزیابی دو کارکرد فعالیت های کشاورزی (تولید و حفظ چشم انداز کشاورزی)، ایجاد شد. ارزیابی سیستم های تولید گندم نشان داد افزایش کاربرد کود باید با افزایش عملکرد همراه باشد تا از اثرات محیطی اجتناب شود. هر نوع تغییری در عملکرد باید همراه با حفظ کیفیت دانه گندم (به عنوان مثال حداقل پروتئین 13%) باشد. بنابراین سطح عملکرد برای هر اندازه از کود نیتروژن باید طوری انتخاب شود تا دانه، 13% پروتئین داشته باشد. تعیین بهترین ترکیب رقم، کود، حفاظت از گیاه و استفاده از زمین باید برای طراحی یک رویکرد تولید بهینه، برگرفته از چشم انداز محیطی، در این مقاله بحث شده است.

منبع:

Agriculture, Ecosystems & Environment, 2005, Article in Press

 

ارزیابی کلروفیل متر به عنوان ابزاری برای کود نیتروژن دهی در گندم زمستانه در شرایط مرطوب مدیترانه ای

ارزیابی کلروفیل متر به عنوان ابزاری برای کود نیتروژن دهی در گندم زمستانه در شرایط مرطوب مدیترانه ای

چکیده:

کود نیتروژن در این مناطق به صورت سه بار کود سرک داده می شود و کود اضافی برای افزایش کیفیت دانه اعمال می شود. در این آزمایش نقش کلروفیل متر در موارد زیر ارزیابی شد: 1) تشخیص مناطقی که کود سوم باعث افزایش عملکرد می شود، 2) تشخیص اینکه آیا کود اضافی تر کیفیت را افزایش خواهد داد و 3) پیش بینی عملکرد و کیفیت دانه در زمان برداشت. اندازه گیری ها در 6 سال با 24 آزمایش مورد بررسی قرار گرفت. مطالعه با کلروفیل متر در مراحل رشدی متفاوت انجام شد. ارتباط بین عملکرد دانه و غلظت نیتروژن آن با داده های کلروفیل متر به وسیله مدل درجه دوم و رویه آماری Cate-Nelson مطالعه شد. داده برداری در مرحله نموی GS-37 قادر به تشخیص تیمارهایی بود که عملکرد آنها به کاربرد کود سوم، در 91% موارد، پاسخ خواهد داد. کاربرد داده های نرمال شده مقایسه بین ارقام و کلروفیل متر را امکان پذیر می کند و خطا را کاهش می دهد. خطای پیش بینی عملکرد و غلظت پروتئین آن پس از مرحله GS-55 کم بود. بنابراین کلوفیل متر می تواند ابزار مفیدی برای برنامه ریزی برداشت و نیازهای انبارداری باشد.

منبع:

European Journal of Agronomy, 2006, 24: 140-148

 

ارزیابی تحمل به شوری ژنوتیپهای گندم بوسیله پارامترهای مختلف

ارزیابی تحمل به شوری ژنوتیپهای گندم بوسیله پارامترهای مختلف

چکیده:

تحمل به شوری گندم در مراحل مختلف رشد تغییر می کند و بررسی پارامترهای مختلف در مراحل مختلف رشد، برای مقایسه ژنوتیپها و در نتیجه بهبود تحمل به شوری در گندم، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. به همین منظور 13 ژنوتیپ گندم از مصر، آلمان، استرالیا و هند، در 4 سطح شوری (شاهد، 50، 100 و 150 Mm nacl  ) در این آزمایش با هم مقایسه شدند. تعداد پنجه، تعداد برگ و سطح برگ یک بوته در هر مرحله رشدی، وزن خشک گیاه در مرحله رویشی، زایشی و مرحله رسیدگی، و اجزای عملکرد سنبله اصلی و همچنین عملکرد کل دانه، مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد در مرحله رویشی، تعداد پنجه بیشتر از تعداد برگ و سطح برگ تحت تاثیر شوری قرار می گیرد. در مورد وزن خشک یک بوته، شوری در تمامی مراحل رشدی باعث کاهش آن شد. تعداد سنبلچه در سنبله اصلی نسبت به طول سنبله، تعداد دانه و وزن هزاردانه، کاهش بیشتری را نشان داد. با توجه به تجزیه کلاستر با پارامترهای مختلف زراعی در تمامی مراحل رشدی، ژنوتیپهای مصری Sakha 8 و Sakha 93، و ژنوتیپ هندی Kharchia به عنوان متحمل ترین ارقام تعیین شدند. در مورد ژنوتیپهای Sids 1, Gemmeza 7, Westonia, Drysdale, Sakha 69 که تحمل به شوری متوسط داشتند، تحمل به شوری با توجه به مراحل رشدی تغییر می کرد. بقیه ارقام نیز تحمل به شوری کمی در تمامی مراحل رشدی نشان دادند. نتایج نشان داد افزایش تعداد پنجه در هر گیاه و تعداد سنبلچه در هر سنبله، تحمل به شوری را در ژنوتیپهای گندم بهبود می بخشد. همچنین استفاده از تجزیه کلاستر با پارامترهای مختلف زراعی، در ارزیابی تحمل به شوری، رتبه بندی ژنوتیپهای متحمل به شوری گندم را آسانتر می کند.

منبع:

European Journal of Agronomy, 2004, Article in Press.

 

اجزاء عملکرد گندم تحت تنش درجه حرات بالا در طي رشد زايشي  

اجزاء عملکرد گندم تحت تنش درجه حرات بالا در طي رشد زايشي 

چکیده:

درجه حرارت بالا يکی از عوامل اصلي تعيين کننده رشد و نمو گندم است که عملکرد گياهان، تحت شرايط کنترل شده، را به ازای هر درجه بالاتر از 15 درجه سانتیگراد، 3 تا 5 درصد کاهش می دهد. حتي تفاوتهای بيشتر عملکرد نیز بين درجه حراتهای مطلوب و نامطلوب، در شرایط مزرعه گزارش شده است. هدف از اين مطالعه تعيين اجزاء عملکرد رقم گندم قرمز سخت زمستانه کارل92 (Karl 92)  تحت تاثیر درجه حرارت بالای کنترل شده، در طي دوره رسيدگي و در جمعيتهای مشابه مزرعه ای بود. گياهان در تراکم نهايي 144 بوته در مترمربع در گلخانه تا هنگام گرده افشاني رشد کردند و برای اعمال تيمار درجه حرارت، به اتاقک رشد منتقل شدند. درجه حرارتهای روزانه/ شبانه 20/20، 25/20، 30/20 و 35/20 ، از 10 تا 15 روز بعد از گرده افشاني تا هنگام رسيدگي در دو آزمايش و درجه حرارتهای 25/20، 30/20 و 35/ 20 ، از 20 روز بعد از گرده افشاني تا هنگام رسيدگي در آزمايش سوم بکار برده شدند. عملکرد دانه تا 78% ، تعداد دانه تا 63% و وزن دانه تا 29 % در درجه حرارت روزانه/ شبانه 35/20 در مقايسه با 20/20  از 10 روز بعد از گرده افشاني تا هنگام رسيدگي کاهش يافتند. کاهش عملکرد در درجه حرارتهای بالا در طي اين دوره نسبت به مطالعات قبلي تحت شرايط کنترل شده، بسيار بيشتر بود. تعداد دانه در درجه حرارتهای بکار برده شده در ابتدای رشد زايشي در این آزمايش، همانند گندمهای مطالعات مزرعه ای قبلي، به درجه حرارت بالا حساس بود. درجه حرارت بالا، 15 روز بعد از گرده افشاني تا هنگام رسيدگي، عملکرد دانه را 18 درصد کاهش داد. از آنجايي که تعداد دانه در اين زمان تعیین می شد، افت عملکرد به علت کاهش وزن دانه بود. همچنین درجه حرارت بالای تحميل شده از 20 روز بعد از گرده افشاني وزن دانه را 18 درصد کاهش داد.

منبع:

Crop Science, 1999, 39:1841-1846

 

اثرات کود شیمیایی و کود دامی تازه و کمپوست بر روی رشد علف هرز و رقابت آن با گندم زمستانه در غرب کانا

اثرات کود شیمیایی و کود دامی تازه و کمپوست بر روی رشد علف هرز و رقابت آن با گندم زمستانه در غرب کانادا

چکیده:

مدیریت کوددهی گیاه یکی از مهمترین بخش های مدیریت تلفیقی علف های هرز می باشد. این آزمایش برای بررسی اثرات زمان ها و شدت خاکورزی متفاوت و منابع مختلف نیتروژن بر روی رشد علف های هرز و عملکرد گندم زمستانه انجام شد. تیمارهای خاکورزی برای اعمال منابع نیتروژن عبارت بودند از: بی خاکورزی در پاییز، خاکورزی در پاییز و بی خاکورزی در بهار. منابع نیتروژن شامل کود نیترات آمونیوم که به صورت پخش سطحی و به صورت خطی داده شد، کود تازه گاو و کود کمپوست شده گاو، بود. یک تیمار شاهد بدون کود نیز در نظر گرفته شد. تیمارها در طی 4 سال اعمال شدند تا اثرات یکساله و تجمعی آنها بررسی شود. کود نواری نسبت به پخش سطحی کود، از نظر جذب توسط بعضی علف های هرز، زیست توده آنها و عملکرد گندم، بهتر بود. رشد علف های هرز و جذب نیتروژن آنها با کود تازه و کمپوست شده گاوی، در سال اول، بین کود نواری و سطحی قرار داشت ولی در سال های بعد همانند کود سطحی عمل کرد. به نظر می رسد آزاد شدن تدریجی نیتروژن از کود دامی بیشتر به نفع علف های هرز بود. رتبه بندی ذخایر بذر علف های هرز در طی 4 سال عبارت بود از: کود کمپوست شده = پخش سطحی > کود تازه > کود نواری. اطلاعات به دست آمده از این آزمایش می تواند در مدیریت بهینه علف های هرز در گندم زمستانه بکار رود.

منبع:

Crop Protection, 2005, 24: 971-980

 

عکس العمل گندم به قارچهاي مايکورايزاي حباب چنگکي و تنش خشکي در شرايط مزرعه

عکس العمل گندم به قارچهاي مايکورايزاي حباب چنگکي و تنش خشکي در شرايط مزرعه

گياهان مايکورايزايي اغلب تحمل به خشکي بيشتري نسبت به گياهان غير مايکورايزايي دارند. اين آزمايش براي تشخيص اثرات تلقيح قارچهاي مايکورايزاي حباب چنگکي بر روي رشد، عملکرد دانه و استفاده از عناصر معدني دو رقم گندم تحت شرايط آبياري کامل و تنش خشکي، اجرا شد. بذور گندم پس از تلقيح با قارچهاي مايکورايزا (Glomus mosseae يا G.etunicatum) در مزرعه کاشته شدند. نمونه برداري از ريشه در چهار مرحله رشدي (توسعه برگ، پنجه زني، سنبله دهي و پر شدن دانه) براي بررسي وضعيت قارچها انجام شد. مقدار بسيار ناچيزي از قارچ در ماههاي زمستاني پس از کاشت بذر (مرحله برگي در بهمن ماه)، وقتي درجه حرارت هوا پايين بود، بر روي ريشه مشاهده شد. در بهار، تجمع قارچهاي مايکورايزا به تدريج افزايش يافت. تجمع قارچهاي مايکورايزا در گياهان خوب آبياري شده بهتر از گياهان تحت تنش بود. گياهان تلقيح شده با قارچ G.etunicatum نسبت به G.mosseae در کل تجمع بيشتري بر روي ريشه داشتند. صرف نظر از رطوبت خاک، گياهان مايکورايزايي زيست توده و عملکرد دانه بيشتري نسبت به گياهان غير مايکورايزايي داشتند و در کل گياهان تلقيح شده با G.etunicatum نيز زيست توده و عملکرد دانه بيشتري نسبت به ديگر قارچ در هر دو شرايط آبي داشتند. غلظت عناصر آهن و فسفر در اندام هوايي گياهان مايکورايزايي در تمامي نمونه ها بالاتر از گياهان غير مايکورايزايي بود. بهبود رشد، عملکرد و جذب مواد غذايي در گياه گندم در اين آزمايش، نشان دهنده پتانسيل تلقيح قارچهاي مايکورايزا در کاهش اثرات تنش خشکي در گندم کشت شده در شرايط نـيـمه خشـک جهان مي باشد.

منبع:

 

- Mycorrhiza, Volume 14, Issue 4, August 2004, Pages 263-269

 

الگوی بلندمدت عملکرد برای سیستم کشت گندم پی در پی در شمال یونان

الگوی بلندمدت عملکرد برای سیستم کشت گندم پی در پی در شمال یونان

چکیده:

کشت گندم پی در پی، عملیات معمولی برای بسیاری از کشاورزان یونان، خصوصا در خاک های کم حاصلخیز و بدون آبیاری که دیگر گیاهان اقتصادی نیستند، می باشد. تاثیر کشت پی در پی بر روی عملکرد گندم در طی 25 سال بررسی شد. عملکرد گندم از سالی به سال دیگر دارای تغییرات زیاد بود. عملکرد دانه خاک های لوم شنی و رسی در طی سال ها نسبت به عملکرد دانه خاک های لوم رسی و لوم رسی شنی دارای ثبات کمتری بود. عملکرد دانه خاک لوم شنی همبستگی بالایی با بارندگی ماه های مارس و می (71/0= r) و عملکرد دانه خاک رسی همبستگی بالایی با کل بارندگی فصل رشد داشت. به طور متوسط، عملکرد دانه در خاک های لوم شنی و رسی (به ترتیب 94/1 و 46/2 کیلوگرم در هکتار) پایین تر از عملکرد دانه خاک لوم رسی و لوم رسی شنی (به ترتیب 48/3 و 72/3 کیلوگرم در هکتار) بود که نشان می دهد عملکرد گندم به نوع خاک بستگی دارد. بر خلاف تغییرات بالای عملکرد، روندی برای کاهش آن مشاهده نشد. همچنین روند معنی داری برای pH و ماده آلی خاک مشاهده نشد. نتایج نشان داد که اگر کوددهی سالانه و کنترل علف های هرز انجام شود، کشت پی در پی گندم می تواند بدون کاهش عملکرد و بدون تغییرات معنی دار در pH و مواد آلی خاک انجام شود.

منبع:

European Journal of Agronomy, 2006, Article in Press

 

بهبود تولید گندم در دو منطقه دیم غرب آسیا و شمال آفریقا با استفاده از مدل شبیه سازی

بهبود تولید گندم در دو منطقه دیم غرب آسیا و شمال آفریقا با استفاده از مدل شبیه سازی

چکیده:

در این آزمایش مدل شبیه سازی گیاه زراعی (مدل شبیه سازی نظام تولید کشاورزی، APSIM-Nwheat) توسط اطلاعات چند منطقه دیم غرب آسیا و شمال آفریقا (WANA) در مراکش و اردن، ارزیابی گردید. این مدل بجز در یک منطقه در یک فصل، به صورت منطقی توانست عملکرد گندم را شبیه سازی نماید. همچنین این مدل برای بررسی تاثیر نوع خاک، زمان و مقدار کود نیتروژن، مقدار آب اولیه خاک، ارقام (زودرس یا دیررس)، زمان کاشت، تراکم و آبیاری تکمیلی در بهبود عملکرد گندم با استفاده از اطلاعات 20 ساله اقلیمی مراکش بکار رفت. شبیه سازی مشخص کرد که عملکرد، معمولا توسط زمان بارندگی محدود می شود. کود نیتروژنه تنها در سال های مرطوب همراه با کشت زود  و مقدار ذخیره آب بالای قبل از کاشت، باعث بهبود عملکرد گردید. تفاوت اندکی بین تراکم های 300 و 150 بوته در متر مربع وجود نداشت. نتایج نشان داد که عملکرد گندم در مناطق خشک و نیمه خشک دیم WANA می تواند با تنظیم مدیریت نیتروژن با نوع خاک، مقدار آب خاک قبل از کاشت، زمان کاشت و آبیاری بارانی، بهبود یابد.

منبع:

European Journal of Agronomy, 2006 Article in Press

 

بهبود دفع Na+ و مقاومت به شوری گندم در شرایط آب ایستادگی شور به وسیله توسعه ریشه های نابجا و آئرونشی

بهبود دفع Na+ و مقاومت به شوری گندم در شرایط آب ایستادگی شور به وسیله توسعه ریشه های نابجا و آئرونشیم پوستی ریشه

چکیده:

توسعه آئرونشیم پوستی ریشه و ریشه های نابجای گره ای، خصوصیاتی برای گیاهان مقاوم به آب ایستادگی هستند. این مطالعه رابطه توسعه آئرونشیم و ریشه های گره ای را با دفع Na+ و مقاومت گندم در شرایط آب ایستادگی شور را بررسی می کند. دو رقم SARC-6  و MH-97 در شرایط آب ایستادگی، شور و آب ایستادگی شور بررسی شدند. آب ایستادگی و شوری در ترکیب با هم، بیشتر از شوری یا آب ایستادگی به تنهایی، سرعت فتوسنتز، هدایت روزنه ای و رشد ساقه را کاهش داد. رقم SARC-6 غلظت کمتر Na+ برگ و بیشتر K+ برگ و نسبت K+:Na+ ، سرعت فتوسنتز و هدایت روزنه ای را نسبت به رقم دیگر داشت. دو رقم در توانایی متفاوتی در توسعه آئرونشیم و ریشه های گره ای، هم در شرایط آب ایستادگی و هم در آب ایستادگی شور داشتند. رقم SARC-6 توسعه بیشتری نسبت به رقم دیگر داشت. نتایج نشان داد که تشکیل ریشه های گره های با آئرونشیم، باعث بهبود دفع Na+ و مقاومت به شوری گندم در شرایط آب ایستادگی شور می شود.

منبع:

Plant Science, 2005, 169: 125-130

 

بهینه سازی برنامه آبیاری گندم زمستانه در چین

بهینه سازی برنامه آبیاری گندم زمستانه در چین

چکیده:

در دشتهای شمالی چین، بیشتر از 70 % از منابع آب آبیاری برای گندم زمستانه استفاده می شود. هدف از این آزمایش بهینه سازی برنامه آبیاری برای بدست آوردن عملکرد و کارایی مصرف آب (WUE) بالا برای گندم بود. آزمایش مزرعه ای در سه فصل رویش در ایستگاه تحقیقاتی واکیاو دانشگاه کشاورزی چین انجام شد. یازده، چهار و شش تیمار آبیاری شامل فراوانی آبیاری (صفر و چهار بار) و زمان آبیاری (مرحله خروج، رشد ساقه، آبستنی، گلدهی و شیری) به ترتیب در سالهای 1994، 1995 و  1996 انجام شد. محتوای آب موجود (AWC)، وقایع بارندگی، مصرف آب خاک (SWU)، تبخیر و تعرق (ET)، عملکرد دانه، کارایی مصرف آب  (WUE) و کارایی مصرف آب آبیاری اندازه گیری شد. نتایج نشان داد پس از 75 میلیمتر آبیاری قبل از کاشت، محتوای آب خاک و AWC در منطقه 2 متری ریشه به ترتیب 1/31 % (یا 7/90 % ظرفیت زراعی) و 1/16 % بودند. AWC بطور معنی داری با رشد گندم کاهش یافت. در مرحله  رشد ساقه هیچ کمبود آبی برای هیچکدام از تیمارها ایجاد نشد و در مرحله گلدهی کمبود آب فقط برای تیمار دیم اتفاق افتاد. SWU در 2 متری خاک با مقدار آبیاری رابطه منفی داشت، طوری که 75 میلیمتر آبیاری، WSU را 2/28 میلیمتر کاهش داد. تجزیه رگرسیون نشان داد که رابطه بین ET و عملکرد دانه یا WUE می تواند بصورت تابع درجه دو توصیف شود. عملکرد دانه و WUE بالاترین مقدار خود را با مقادیر 7423 کیلوگرم در هکتار و 645/1 کیلوگرم در متر مکعب  به ترتیب در مقدار 509 و 382 میلیمتر  ET ایجاد کردند. با توجه به نتایج بالا سه برنامه آبیاری به شرح زیر برای تولید گندم در این منطقه پیشنهاد شد: 1) فقط آبیاری قبل از کاشت، 2) آبیاری قبل از کاشت + آبیاری در مرحله رشد ساقه یا مرحله آبستنی و 3) آبیاری قبل از کاشت + آبیاری در مرحله رشد ساقه یا مرحله گلدهی.

منبع:

Agricultural Water Management, 2005, 76: 8-23

 

پرايمينگ بذر گندم زمستانه براي جوانه زني، خروج گياهچه و عملکرد

پرايمينگ بذر گندم زمستانه براي جوانه زني، خروج گياهچه و عملکرد

استقرار نامناسب گندم زمستانه يکي از مشکلات مهم در نواحي ديم کم باران (

منبع:

-Crop Science, 2003, 43:2135-2141

 

پیش بینی اثرات باران زمستانه بر روی پویایی نیتروژن در تناوب گندم با بقولات پوششی یا آیش از روی مدل

پیش بینی اثرات باران زمستانه بر روی پویایی نیتروژن در تناوب گندم با بقولات پوششی یا آیش از روی مدل

چکیده:

معدنی شدن نیتروژن از مواد آلی خاک (SOM) یا کشت بقولات پوششی (LCC) و نیترات بجا مانده از گیاه قبلی همه بوسیله باران زمستانه تحت تاثیر قرار می گیرند. نیتروژن حاصل از LCC با توجه به تاثیر آب و هوا بر رشد گیاه، هر سال متغیر می باشد. بنابراین دو عامل SOM و LCC باید برای مدیریت مناسب گندم کمّی شوند. جهت مشخص شدن تاثیر آب و هوای زمستان بر تناوب گندم – آیش، مدل گندم CERES و 46 یادداشت برداری فصلی برای شبیه سازی پویایی نیتروژن سیستم LCC-گندم آبیاری شده بدون کود بکار رفت، که LCC خود به دو صورت پر نهاده (236 کیلوگرم نیتروژن در هکتار) و کم نهاده (118 کیلوگرم در هکتار) اجرا شد. سیستم گندم- آیش کود داده شده و بدون کود نیز شبیه سازی شدند. نتایج نشان داد ضریب تغییرات (CV) کل محتوای نیتروژن فصلی (مجموع نیتروژن جذب شده توسط گندم، آبشویی نیتروژن و نیتروژن آلی در زمان رسیدگی گندم) در تمامی سالها کمتر از 15% بود در حالیکه تغییرات بارندگی زمستانه ضریب تغییرات 48% را نشان داد. متوسط نیتروژن آبشویی شده برای LCC پر نهاده در حدود 108 و برای کم نهاده 86 کیلوگرم در هکتار پیش بینی شد و کمترین مقدار نیز مربوط به سیستم گندم – آیش بدون کوددهی بود. اختلافی بین عملکرد دانه پیش بینی شده برای 4 سیستم با نهاده نیتروژنی از کود یا LCC، وجود نداشت اما عملکرد در سیستم گندم – آیش پایین بود. نتایج نشان داد اگر هدف از کاربرد LCC بدست آوردن عملکرد مشابه LCC پر نهاده یا گندم کود داده شده همراه با کاهش خطر آبشویی باشد، تیمار LCC کم نهاده می تواند در کوتاه مدت این هدف را بدست آورد.

منبع:

Field Crops Research, 2005, 91: 251-261

 

تاثیر آبیاری بارانی بر میکرواقلیم در مزارع گندم در شمال چین

تاثیر آبیاری بارانی بر میکرواقلیم در مزارع گندم در شمال چین

چکیده:

آبیاری بارانی به عنوان یک تکنولوژی مفید برای افزایش تولید و کارایی مصرف آب، به طور وسیعی در دشت های شمال چین استفاده می شود. آزمایش مزرعه ای برای بررسی تاثیر آبیاری بارانی بر وضعیت میکرو اقلیم در مزارع گندم و مقایسه آن با آبیاری سطحی انجام شد. نتایج نشان داد که دمای هوا، شیب دما از ارتفاع 1 تا 2 متر و کمبود فشار بخار (VPD) پس از اولین آبیاری به طور معنی داری در آبیاری بارانی نسبت به آبیاری سطحی کمتر بودند. بیشترین کاهش در دما و VPD در مزارع آبیاری بارانی، در روزهای آبیاری مشاهده شد. در طی ساعات روز (8 تا 20) دما و VPD به طور معنی داری نسبت به ساعات شب (20 تا 8) تحت تاثیر آبیاری بارانی قرار گرفت. تبخیر آب سطحی تجمعی 3-11% درآبیاری بارانی نسبت به سطحی کمتر بود. کاهش در اختلاف دما، VPD و تبخیر در آبیاری بارانی نسبت به سطحی، در شرایط داغ، خشک و بادی، بزرگتر بود.

منبع:

Agricultural Water Management, 2006, 84: 3-19

 

تاثیر آبیاری بر تعادل آب، عملکرد و کارایی مصرف آب در گندم زمستانه در دشت های شمالی چین

تاثیر آبیاری بر تعادل آب، عملکرد و کارایی مصرف آب در گندم زمستانه در دشت های شمالی چین

چکیده:

بارندگی محدود، عملکرد گندم در دشت های شمالی چین را کاهش می دهد. آزمایش های متعددی از 1999 تا 2002 برای مشخص کردن بهترین برنامه آبیاری برای گندم زمستانه انجام شد. از دیگر اهداف این آزمایش ها بررسی ارتباط بین مقدار آبیاری فصلی و عملکرد، کارایی مصرف آب (WUE)، کارایی مصرف آب آبیاری (WUEi)، کارایی خالص مصرف آب (WUEet) و تبخیر و تعرق (ET) بود. مقایسه بین برنامه های آبیاری نشان داد که برای بالاترین عملکرد در این منطقه، با توجه به تبخیر و تعرق  426 میلیمتر، 300 میلیمتر یک مقدار آبیاری بهینه می باشد. نتایج نشان داد که با افزایش تبخیر و تعرق، نیاز آبیاری نیز افزایش می یابد. اما آبیاری زیاد می تواند باعث کاهش عملکرد دانه، WUE و WUEi شود. نتایج این آزمایش نشان داد که آبیاری بیش از حد نمی تواند باعث عملکرد دانه یا سود اقتصادی بیشتر شود و بنابراین باید برنامه ریزی در آبیاری ایجاد شود.

منبع:

Agricultural Water Management, 2006, Article in Press

 

تاثیر تاریخ کاشت، فاصله ردیف و کنترل مکانیکی علف هرز بر روی علف هرز و عملکرد گندم زمستانه ارگانیک

تاثیر تاریخ کاشت، فاصله ردیف و کنترل مکانیکی علف هرز بر روی علف هرز و عملکرد گندم زمستانه ارگانیک

چکیده:

3 آزمایش در گندم زمستانه ارگانیک در دانمارک انجام شد. تیمارها عبارت بودند از: زمان کاشت (عادی و دیر)، فاصله ردیف ها (12 و 24 سانتیمتر) و روش های کنترل علف هرز (تیمار نشده؛ کنترل مکانیکی (چنگک در 12 سانتیمتری و چنگک تکمیلی در 24 سانتیمتری)؛ و استفاده از علف کش). زیست توده علف هرز در اواسط تابستان در کرت های تاریخ کاشت عادی (نسبت به تاریخ کاشت دیر) بیشترین بود و با کنترل مکانیکی و شیمیایی (نسبت به تیمار نشده) کاهش یافت. فاصله ردیف به تنهایی اثری نداشت ولی در آزمایش هایی که فشار علف هرز زیاد بود، در فاصله ردیف 24 سانتیمتر، به دلیل کنترل مکانیکی بیشتر، زیست توده علف هرز کاهش یافت. فاصله ردیف بیشتر در جاییکه فشار علف هرز کم بود، نسبت به فاصله کمتر، عملکرد کمتری داشت. در فشار کم علف هرز کنترل مکانیکی در مقایسه با تیمار کنترل نشده و تیمار علف کش، عملکرد کمتری داشت. در تراکم متوسط علف هرز، اختلافی بین تیمارهای کنترل وجود نداشت، درحالیکه در تراکم بالای علف هرز، کنترل شیمیایی و مکانیکی عملکرد بیشتری نسبت به کنترل نشده داشتند.

منبع:

Weed Research, 2004, 44: 12

 

تاثیر خاکورزی بر تولید محصول در تناوب گندم-ماشک در شرایط دیم مدیترانه ای

تاثیر خاکورزی بر تولید محصول در تناوب گندم-ماشک در شرایط دیم مدیترانه ای

چکیده:

آزمایشی برای بررسی تاثیر خاکورزی بر عملکرد محصول در تناوب گندم-ماشک در سه فصل رشد در ناحیه شمال غربی ترکیه انجام شد. تیمارها شامل سه سیستم خاکورزی 1) خاکورزی متداول، 2) خاکورزی سطحی و 3) دو بار دیسک، بودند. نتایج نشان داد عملکرد گندم به طور معنی داری تحت تاثیر نوع خاکورزی قرار می گیرد. خاکورزی سطحی بالاترین کارایی استفاده از باران را داشت و بالاترین عملکرد گندم  در این تیمار بدست آمد. عامل سال، عملکرد گندم را به علت پراکنش باران و تناوب با ماشک، تحت تاثیر قرار داد. تعداد سنبله و طول آن در خاکورزی سطحی نسبت به دیگر تیمارها  افزایش یافت. تیمار خاکورزی تاثیری بر وزن هزار دانه نداشت. نتایج این آزمایش نشان داد که خاکورزی متداول می تواند با خاکورزی سطحی جایگزین شود که در این صورت عملکرد و خصوصیات خاک نیز در درازمدت بهبود خواهند یافت. در مورد ماشک، استفاده از دو بار دیسک بالاترین عملکرد را ایجاد کرد.

منبع:

Soil and Tillage Research, 2006, 89: 258-265

 

تاثیر خاکورزی کاهش یافته بر موجودات خاک و علف های هرز در کشت گندم زمستانه و ذرت در ژاپن

تاثیر خاکورزی کاهش یافته بر موجودات خاک و علف های هرز در کشت گندم زمستانه و ذرت در ژاپن

چکیده:

اگرچه کم خاکورزی (RT) می تواند بخش زنده خاک، باروری و پایداری زمین های زراعی را حفظ کند، مشکل علف های هرز همچنان برای توسعه این روش باقی است. در این آزمایش اثرات RT بدون استفاده از علف کش بر جامعه علف های هرز و بخش زنده خاک با تناوب 6 ساله گندم-ذرت در ژاپن بررسی شد. آزمایش شامل 4 تیمار بود: 1) 6 سال RT 2) 6 سال CT 3) 3 سال اول RT و 3 سال دوم CT 4) 3 سال اول CT و 3 سال دوم RT. جامعه علف های هرز و بخش زنده خاک در 2 سال آخر بررسی شدند. گونه های غالب در گندم زمستانه شامل لولیوم و ماشک بودند و زیست توده اینها در RT و  CT مداوم بالاتر بود. تبدیل RT به CT و برعکس، باعث کاهش زیست توده علف ها شد. در کشت ذرت بعضی از علف های هرز یکساله و چند ساله در روش RT در 3 ساله دوم افزایش یافتند. در حالیکه در مورد تاج خروس اینچنین نبود. تعداد بذر علف در عمق 10-0 سانتیمتری خاک در روش RT (16300-7200 بذر در مترمربع) بیشتر از روش CT (7300-2900) بود. مقدار تنفس میکروبی و تراکم کرم ها و نماتد ها در روش RT در سه ساله دوم بیشتر بود و به روش اعمال شده قبلی بستگی نداشت. نتایج نشان داد بهبود بخش زنده خاک به علت افزایش مواد آلی خاک بوده و منافع روش RT با کمی مشکلات علف های هرز می تواند پذیرفته شود.

منبع:

Soil and Tillage Research, 2006, 85: 94-106

 

تاثير خاکورزي و کود نيتروژنه بر روي عملکرد دانه و نيتروژن خاک در سيستم گندم بهاره- آيش

تاثير خاکورزي و کود نيتروژنه بر روي عملکرد دانه و نيتروژن خاک در سيستم گندم بهاره- آيش

گندم بهاره در نواحي شمالي در آمريکا در سيستم گياه – آيش و با کاربرد خاکورزي کاشته مي شود. اين آزمايش تاثير سيستم خاک ورزي ( خاکورزي متداول (CT)، کم خاکورزي (MT)، و بي خاکورزي (NT) و مقادير کود نيتروژنه (0، 22 و 45 کيلوگرم در هکتار) را بر روي نيتروژن دانه، برداشت نيتروژن دانه از سيستم زراعي و تغيير در نيتروژن نيتراتي باقيمانده بعد از برداشت در شش دوره تناوب سيستم گندم بهاره ديم – آيش بررسي مي کند. غلظت نيتروژن دانه با افزايش مقدار نيتروژن افزايش يافت و در مقدار 45 kgN/ha در خاکورزي متداول (3/33 g/kg) نسبت به بي خاک ورزي   (3/32g/kg) بود. برداشت نيتروژن در دانه گياه در مورد خاک ورزي متداول، کم خاکورزي و بي خاکورزي به ترتيب، 70 ، 68 و 66 kgN/ha بود و با افزايش مقدار نيتروژن افزايش مي يافت اما با چرخه تناوب تغيير مي کرد. نيتروژن برداشت شده در طي شش دوره چرخه تناوب به اين ترتيب بود: خاکورزي متداول > کم خاکورزي> بي خاکورزي. کل نيتروژن برداشت شده در دانه در طي شش دوره کاشت گندم بهاره با کود نيتروژنه افزايش يافت و تنها 21 و 17درصد از نيتروژن به کار رفته، به ترتيب در مقادير 22 و 45 کيلوگرم در هکتار نيتروژن، بوسيله دانه برداشت شد. سطوح نيتروژن نيتراتي بعد از برداشت در 150 سانتيمتري سطح خاک با مقدار کود نيتروژن و چرخه تناوب تغيير کرد و نيتروژن باقيمانده با چرخه هاي پي در پي خشکي افزايش يافت. در مقابل ممکن است مقداري شستشوي نيتروژن نيتراتي در زير ناحيه ريشه گندم بهاره در طي چرخه هاي مرطوب زراعي اتفاق افتاده باشد. سطوح نيتروژن نيتراتي خاک به ترتيب در مورد خاکورزي متداول، کم خاکورزي و بي خاکورزي بالاتر بود. تاثير تغييرات در مقدار بارش در طي چرخه تناوب و مقدار کود نيتروژنه بر مقدار برداشت نيتروژن بوسيله دانه و نيتروژن نيتراتي خاک، نسبت به سيستم خاکورزي، در سيستم کشت گندم بهاره – آيش بيشتر است.

منبع:

(Agronomy Journal 93:1130-1135 (2001

 

تاثیر عرض نوارهای شبدر و گندم بر عملکرد گندم در کشت مخلوط

تاثیر عرض نوارهای شبدر و گندم بر عملکرد گندم در کشت مخلوط

چکیده:

کشت مخلوط غلات و بقولات منافع زیادی در سیستم های کم نهاده خواهد داشت. در این آزمایش شبدر سفید و گندم زمستانه به صورت مخلوط کاشته شدند. فاکتورهای مورد آزمایش عبارت بودند از: نوع کشت (کشت تنهای شبدر، کشت تنهای گندم و کشت مخلوط)، عرض ردیف ها و تراکم گندم. صفات مورد اندازه گیری نیز شامل عملکرد دانه، تعداد سنبله، وزن دانه، غلظت نیتروژن دانه، وزن خشک و غلظت نیتروژن زیست توده هوایی، علف های هرز و اندازه گیری تشعشع، بودند. کشت مخلوط گندم و شبدر باعث کاهش عملکرد دانه گندم به اندازه 25-10% نسبت به کشت تنهای گندم شد. کاهش عملکرد، احتمالا به علت رقابت بین گونه ای برای نور و نیتروژن در مراحل رویشی و برای آب در مرحله پر شدن دانه می باشد. جذب نیتروژن در کشت مخلوط گندم در فصل رشد افزایش یافت و منجر به اختلاف کوچکی بین جذب کل نیتروژن کشت مخلوط و گندم تنها شد. اما نیتروژن دانه افزایش یافت. رقابت بین گونه ای با افزایش عرض نوارها از 7 به 14 کاهش یافت و منجر به عملکرد دانه و جذب نیتروژن دانه بالاتر شد.

منبع:

Field Crops Research, 2006, 95: 280-290

 

تاثیر فشار چرخ ماشین آلات بر واکنش های خاک و گیاه در مزرعه کشت گندم

تاثیر فشار چرخ ماشین آلات بر واکنش های خاک و گیاه در مزرعه کشت گندم

چکیده:

در این آزمایش، گندم زمستانه در یک خاک رسی با سه سطح فشار تماس خاک/تایر، در ارتباط با کاشت مستقیم و خاکورزی سطحی با دندانه، کاشته شد. فشار متداول، کم و صفر تایر بر خاک در طی عملیات زراعی اعمال شد و واکنش های خاک، گیاه و ماشین آلات اندازه گیری شد. تحت شرایط تردد صفر، مقاومت خاک و تراکم آن با فشار تایرها، افزایش یافت اما بیشترین اختلاف بین خاک تحت فشار تایر و خاک بدون تردد بود. تخلخل با تردد متداول کاهش یافت اما هدایت هیدرولیکی زیر عمق 5/0 متر تحت تاثیر قرار نگرفت. شواهد قطعی که اختلاف بین عملکردها را به علت تیمارهای تردد بداند، دیده نشد اما عملکرد کل از کرت های بدون تردد نسبت به دیگر تیمارها، به علت کمبود منگنز، کمتر بود. در مقایسه با تیمار بدون تردد، سیستم متداول و سیستم کم تردد، نیروی کششی کولتیواتور را تا 60 درصد و انرژی برای وجین و کاشت را تا 250 درصد افزایش داد. نتایج نشان داد سیستم بدون تردد باعث بهبود شرایط خاک می شود و اثرات اقتصادی موثری دارد.

منبع:

Journal of Agricultural Engineering Research, 1990, 47: 1-21

 

تاثیر کود نیتروژن بر حساسیت گندم به بیماری سپتوریای برگی

تاثیر کود نیتروژن بر حساسیت گندم به بیماری سپتوریای برگی

چکیده:

کود نیتروژنه برای دستیابی به عملکردهای بالا در گندم ضروری می باشد ولی ممکن است باعث توسعه بیماری سپتوریای برگی شود. مطالعه ای برای بررسی اینکه چگونه کود نیتروژن سطح زیر منحنی پیشرفت بیماری (AUDPC) را تحت تاثیر قرار می دهد، انجام شد. 2 آزمایش مزرعه ای در سال های 1996 و 1997 انجام شد. آزمایش با 6 رقم گندم و 2 تیمار نیتروژن (0 و 150-100 کیلوگرم در هکتار) به صورت کرت خرد شده انجام گردید. درصد نکروزه شدن 2 برگ بالایی گیاه در 3 مرحله در طی رشد گیاه اندازه گیری شد. ارتفاع و زمان سنبله دهی نیز ارزیابی گردید و با سطوح مقاومت ارتباط داده شد. در سال 1996 مقدار AUDPC در تیمارهای کود داده شده بالاتر بود. در سال 1997، با مقدار باران کافی بلافاصله پس از آلوده سازی، بیماری تنها در برگ پرچم در تیمارهای کود داده شده پیشرفت کرد. تاثیر کود نیتروژنه تحت تاثیر ارقام، اقلیم و شرایط زراعی بود. دانش اینکه آیا کود نیتروژنه در شرایط مساعد باعث توسعه بیماری سپتوریا می شود، می تواند برای تصمیم گیری های مدیریتی برای ارقام و بهینه کردن شرایط برای برنامه های اصلاح نباتات مفید باشد.

منبع:

Journal of Phytopathology, 2003, 151: 283-289

 

تاثیر کوددهی گندم بر پویایی و تعادل نیتروژن در مناطق مرطوب آرژانتین

تاثیر کوددهی گندم بر پویایی و تعادل نیتروژن در مناطق مرطوب آرژانتین

چکیده:

آلودگی آب ها توسط نیتروژن به صورت جهانی درحال افزایش است. یک از دلایل آلودگی آب با نیترات، استفاده بیش از حد کودهای نیتروژنه می باشد. در این آزمایش پویایی نیتروژن در خاک و تعادل آن در گیاه با هدف تشخیص از دست رفتن آن و تاثیر ممکن آن بر آلودگی، بررسی شد. چهار تیمار برای ارزیابی تاثیر مرکب نظام های خاکورزی و مقدار کود نیتروژن بر وضعیت نیتروژن در عمق 20 سانتیمتری خاک اعمال گردید. تیمارها عبارت بودند از: 1) خاکورزی متداول+بدون کود (CT0N)، 2) بی خاکورزی+25 کیلوگرم نیتروژن در هکتار (NT25N)، 3) بی خاکورزی+50 کیلوگرم نیتروژن در هکتار (NT50N)، و 4) بی خاکورزی+140 کیلوگرم نیتروژن در هکتار (NT140N). صفات اندازه گیری شده عبارت بودند از: کل نیتروژن خاک، نیترات، آمونیوم، نیتروژن میکروبی، بقایای گیاهی، نیتروژن بقایا و نیتروژن دانه. تعادل نیتروژن  به صورت اختلاف نیتروژن زمان کاشت و زمان برداشت محاسبه گردید. تعادل نیتروژن در همه تیمارها منفی بود. بیشترین مقدار تلفات، مربوط به تیمار 140 کیلوگرم نیتروژن بود. تلفات نیتروژن میکروبی و بقایای گیاهی در انتهای دوره رسیدگی به علت مقدار بارندگی بالا زیاد بود.

منبع:

Agriculture, Ecosystems & Environment, 2006, Article in Press

 

تاثير وضعيت آب خاک و کمبود فشار بخار هوا بر روي تبادل گازي گندم زمستانه در مزرعه

تاثير وضعيت آب خاک و کمبود فشار بخار هوا بر روي تبادل گازي گندم زمستانه در مزرعه

وضعيت آب خاک و کمبود فشار بخار هوا (VPD) عوامل محيطي مهمي هستند که تبادل گازي گياه را تحت تاثير قرار مي دهند. اهداف اين آزمايش مطالعه اثرات پتانسيل آبي خاک (ψs) بر روي عکس العمل تبادل گازي به VPD در چهار رقم گندم کاشته شده در مزرعه بود. پارامترهاي تبادل گازي: سرعت جذب خالص دي اکسيد کربن (An)، هدايت روزنه اي (gs)، سرعت تنفس (E)، غلظت داخل سلولي دي اکسيد کربن (ci)، تحت شرايط کمبود فشاربخار هوا و پتانسيل هاي آبي مختلف خاک در طي دوره سنبل دهي تا اواسط پر شدن دانه اندازه گيري شدند. پتانسيل آب خاک تاثير معني داري بر روي عکس العمل پارامترهاي تبادل گازي به VPD داشت. در (ψs) بالا (-0.09 MPa)، An نسبت به افزايش VPD عکس العملي نشان نداد. در حاليکه An  نسبت به افزايش VPD در پتانسيل پايين حساس بود و کاهش An  در مقابل افزايش VPD اغلب تحت شرايط تنش شديد خشکي ديده شد. عکس العمل (gs) به VPD به عنوان يک مکانيسم پسخور نمي تواند شرح داده شود و کاهش (gs) به علت افزايش سرعت تنفس در VPD بالا نيست. عکس العمل (gs) به VPD در اين آزمايش شامل يک مکانيسم پيشخور بود. در ميان چهار رقم، Karl 92 کمترين سرعت جذب خالص دي اکسيد کربن، هدايت روزنه اي و سرعت تنفس را داشت. در حاليکه سه رقم ديگر (Arapahoe، Cheyenne و Scout 66) بيشترين سرعت جذب خالص دي اکسيد کربن، هدايت روزنه اي و سرعت تنفس را تحت شرايط پتانسيل آب خاک پايين و کمبود فشار بخار هواي بالا داشتند.

منبع:

-Environmental and Experimental Botany

Volume 51, Issue 2, April 2004, Pages 167-179

 

تاثیر وضعیت فسفر قابل دسترس خاک بر روی فعالیت مایکورایزا بر روی گندم بهاره در آرژانتین

تاثیر وضعیت فسفر قابل دسترس خاک بر روی فعالیت مایکورایزا بر روی گندم بهاره در آرژانتین

چکیده:

استفاده از کود فسفره یک عملیات معمول برای بهبود عملکرد گندم در آرژانتین می باشد. در این آزمایش این سوال که آیا فعالیت قارچ های مایکورایزا توسط محتوی فسفر بخش هوایی گیاه کنترل می شود یا با فسفر قابل دسترس، بررسی شد. در مزرعه، مایکورایزا در چهار زمان در دو فصل رشد گندم در سیستم کشت متداول اندازه گیری شد. تیمارها عبارت بودند از: بدون فسفر، 11 تا 22 کیلوگرم در هکتار کاربرد سالانه فسفر در 5 سال قبل، و  کاربرد یک بار 164 کیلوگرم در هکتار فسفر در طی 5 سال اخیر. در گلخانه مایکورایزا سه بار در گندم در گلدان با خاک بدون کود داده شده اندازه گیری شد. تیمارها عبارت بودند از: فسفر (0 و 20 میلی گرم در گلدان)، و نیتروژن ( 0 و 150 میلی گرم در گلدان). محدوده فسفر خاک بین 6 و 60 میلیگرم در کیلوگرم بدست آمد و مایکورایزا در  1 تا 67 درصد از طول ریشه تجمع کرده بود. کاربرد کود فسفره باعث افزایش رشد و محتوی فسفر گیاه شد ولی مایکورایزا را کاهش داد. تغییرات در تجمع مایکورایزا به محتوی فسفر خاک محل آزمایش ربط داده شد.

منبع:

Applied Soil Ecology, 2006, Article in Press

 

تاثیرات بلند مدت سیستم های کشت سویا-گندم بهاره بر جمعیت علف های هرز

تاثیرات بلند مدت سیستم های کشت سویا-گندم بهاره بر جمعیت علف های هرز

چکیده:

آزمایش 8 ساله ای برای بررسی تاثیر سیستم های مختلف خاکورزی و تناوب بر روی جمعیت علف های هرز انجام شد. سیستم های کشت عبارت بودند از: 1) تناوب سویا-گندم بهاره با خاکورزی متداول، 2) تناوب سویا-گندم بدون خاکورزی و 3) تناوب سویا-چاودار زمستانه-شبدر شیرین زرد-گندم بهاره با خاکورزی پوششی. جمعیت علف های هرز در سویا و گندم سه بار در سال، قبل از کاشت، قبل از علف کش پس رویشی و پس از برداشت، اندازه گیری شد. ذخیره بذر علف هرز در خاک در ابتدا و انتهای آزمایش اندازه گیری شد. 39 گونه علف هرز اندازه گیری شدند و علف های پهن برگ رایج تر بودند. نتایج نشان داد در طی 8 سال تراکم کل علف های هرز در سیستم خاکورزی پوششی کاهش یافت که بیشتر به علت کاهش جمعیت علف های یکساله پهن برگ بود. تراکم کل علف ها در گندم بدون خاکورزی افزایش یافت. خاکورزی پوششی در ترکیب با مقادیر کم علف کش، تراکم علف هرز مشابهی با سیستم متداول و بدون خاکورزی داشت. ذخیره بذر علف هرز در خاک در سیستم متداول از دو سیستم دیگر کمتر بود. درحالیکه واکنش گونه های مختلف علف هرز به سیستم های خاکورزی متفاوت بود. ذخیره بذر در خاک، در سیستم خاکورزی متداول شامل 87 درصد پهن برگ و 13 درصد باریک برگ بود، در حالیکه ذخیره بذر علف هرز در خاک در خاکورزی پوششی شامل 68 درصد پهن برگ و 32 درصد باریک برگ بود.

منبع:

Field Crops Research, 2005, Article in Press

 

تنش گرما در گندم: تاثیر بر رشد دانه و خصوصیات کیفی

تنش گرما در گندم: تاثیر بر رشد دانه و خصوصیات کیفی

چکیده:

در این آزمایش تاثیر تنش گرما بر وزن خشک دانه و خصوصیات کیفی آن بررسی شد. سه رقم گندم با توجه به تحمل به گرمای آنها انتخاب شدند: رقم Lavett (ژنوتیپ 1) رقم مناطق معتدله و دو رقم Ciano-79 (ژنوتیپ 2) و رقم Atilla (ژنوتیپ 3)، به ترتیب ارقام حساس و متحمل به محیط گرم بودند. گیاهان پس از رشد در گلدان، به مدت سه روز در مرحله پر شدن دانه تحت تنش گرما قرار گرفتند. خصوصیات اندازه گیری شده عبارت بودند از: ماده خشک دانه، غلظت پروتئین آرد، پلیمرهای بزرگ گلوتنین، اندازه ذرات گلوتنین، و پراکنش اندازه ذرات. همانگونه که انتظار می رفت واکنش ارقام به تنش، متفاوت بود. از یک طرف اندازه دانه و وزن خشک دانه کاهش یافت و از طرف دیگر وضعیت پروتئین ها بهبود یافت. در ژنوتیپ 1 همبستگی منفی ای بین غلظت پروتئین آرد و وزن خشک مشاهده شد. درحالیکه در ژنوتیپ 3 وضعیت غلظت پروتنئین پایدار بود. ژنوتیپ 2 واکنش میانه ای نشان داد. این اختلاف بزرگ در بین ژنوتیپ ها بیانگر پتانسیل های متفاوت نگهداری کیفیت دانه در شرایط متغیر می باشد. در تمامی ژنوتیپ ها تاثیر تنش گرما هنگامی که گیاهان در دمای 18/13 در مقایسه با 25/20 رشد کردند، بیشتر بود.

منبع:

European Journal of Agronomy, 2006, Article in Press

 

تنزل خاک زراعی و اثرات آن بر روی عملکرد گندم در یک خاک با ساختار ضعیف در زلاند نو

تنزل خاک زراعی و اثرات آن بر روی عملکرد گندم در یک خاک با ساختار ضعیف در زلاند نو

چکیده:

نتایج مرحله اول یک آزمایش بلند مدت نشان داد که بعد از 6 سال چراگاه، بعضی از خصوصیات خاک نسبت به خاک زراعی بهبود می یابد. هدف از این آزمایش کمی کردن اثرات چراگاه، که باعث  افزایش ثبات خاک و مواد آلی می شود، بر روی محصول سه سال گندم پس از آن بود. کاشت گندم پس از شخم زدن چراگاه گراس های چند ساله، باعث کاهش تدریجی نیتروژن و کربن آلی خاک شد. کاهش زیست توده میکروبی و کرم خاکی شدیدتر بود. ثبات خاکدانه های خاک در سال اول پس از کاشت سریعا کاهش یافت. خلل و فرج بزرگ خاک پس از شخم افزایش یافت. مجموعه شرایط خاک باعث افزایش عملکرد دانه گندم در حدود 3-2 تن در هکتار نسبت به کشت گندم بعد از محصولات یکساله شد. تغییرات در عملکرد دانه گندم به دلیل تفاوت در مقدار نیتروژن خاک و ساختار خاک بود. اثرات تیمارها بر روی عملکرد گندم در سال سوم دیده نشد. برای شرایط ساختار خاک و نیتروژن خاک، مقدار بهبود در سه سال تحت چراگاه، مشابه مقدار کاهش تحت سه سال زراعت بود. نتایج نشان داد که برای حفظ این خصوصیات در مناطق کشت با خاک های ضعیف، برنامه های بلند مدت تناوب لازم است.

منبع:

Australian Journal of Soil Research. 2001. 39: 291 – 305

 

تفسیر رابطه عملکرد گندم و روند تغییرات اقلیم در مکزیک

تفسیر رابطه عملکرد گندم و روند تغییرات اقلیم در مکزیک

چکیده:

مکزیک به عنوان منشاء انقلاب سبز شناخته می شود و یکی از اولین کشورهایی است که از ارقام و فنون توسعه یافته توسط موسسه CIMMYT استفاده کرد. روند تغییرات عملکرد گندم حاکی از اثر عوامل تاثیر گذاری نه تنها در این کشور بلکه در کشورهای در حال توسعه می باشد. هدف از این مطالعه بررسی اثر تغییرات اخیر اقلیم در مکزیک بر روند تغییرات عملکرد و تفکیک آن از تاثیرات اصلاح نباتات و مدیریت زراعی بود. برای این کار هم مدلسازی آماری و شبیه سازی بکار رفت. نتایج نشان داد بعد از سال 1980 بهبود شرایط اقلیمی سهم بسزایی در افزایش عملکرد داشته است. بنابراین تاثیرات بهبود ارقام و مدیریت زراعی به اندازه ای که گزارش های قبلی تاکید کرده بودند برآورد نشد. این شاید به این علت باشد که چون در اینجا اثر خالص عوامل غیر اقلیمی بررسی شد، تغییرات مثبت بعضی عوامل، با اثرات عوامل دیگر، خنثی شده است. با توجه به تاکید CIMMYT بر اهداف اصلاحی غیر از عملکرد و مشکلات کار در این زمینه و همچنین پتانسیل عملکرد، این نتایج به تنهایی نمی تواند عاملی برای بازگشت از سرمایه گذاری ها در زمینه اصلاح نباتات باشد.

منبع:

Field Crops Research, 2005, 94:  250-256

 

 

تغییرات روزانه آنزیم رابیسکو در پاسخ به co2، دما و نیتروژن افزایش یافته در گندم

تغییرات روزانه آنزیم رابیسکو در پاسخ به co2، دما و نیتروژن افزایش یافته در گندم

چکیده:

رشد در شرایط دما و co2 افزایش یافته، اغلب باعث کاهش فعالیت آنزیم رابیسکو می شود. در این آزمایش، اثر نیتروژن، دما و co2 افزایش یافته بر فعالیت آنزیم رابیسکو (ribulose-1,5-bisphosphate carboxylase oxygenase) در گندم بررسی شد. گندم بهاره تحت شرایط co2 معمولی و 700 ppm، دمای معمولی و 4 درجه بالاتر و دو سطح نیتروژن، در داخل تونل، کاشته شد. در زمان خروج سنبله، co2 افزایش یافته باعث افزایش فعالیت رابیسکو شد اما مقدار رابیسکو کاهش یافت. نیتروژن بالا باعث کاهش فعالیت رابیسکو شد و بستگی به غلظت co2 داشت. این تیمار باعث افزایش پروتئین رابیسکو در انتهای شب و کاهش آن در روز می شد. تغییر مهم بعد از گرده افشانی، از بین رفتن کاهش در فعالیت مخصوص رابیسکو در اثر co2 افزایش یافته بود. نتایج نشان داد که کاهش پروتئین برگ و افزایش سطح بازدارنده رابیسکو، از عوامل سازگاری به co2 بالا است و نیتروژن بالا این کاهش را، افزایش می دهد. تغییر در طی رشد در سطوح پروتئین و متابولیت های برگ ممکن است اهمیت نسبی بازدارنده ها و مقدار رابیسکو را تغییر دهد.

منبع:

Environmental and Experimental Botany, 2005, 53: 13-27

 

 

تغییر در مقاومت خاک و خصوصیات ریشه گندم در ارتباط با مدیریت خاک

تغییر در مقاومت خاک و خصوصیات ریشه گندم در ارتباط با مدیریت خاک

چکیده:

مطالعه مقاومت خاک و خصوصیات ریشه دهی گیاهان، برای ایجاد تعادل در آب و مواد غذایی و همچنین مدیریت بهینه خاک برای تولید پایدار، مهم می باشند. در این آزمایش تغییرات مقاومت خاک (PR)، با رطوبت خاک (SWC (w/w)) و وزن مخصوص ظاهری (BD) در دو سیستم کاشت گندم متداول و جوی و پشته ای در یک خاک لوم شنی در هند بررسی شد. تفاوت در خصوصیات ریشه دهی نیز بررسی شد. نتایج نشان داد که در همه رطوبت ها، با افزایش در وزن مخصوص ظاهری از 2/1 به 6/1 Mg m-3 ، مقاومت خاک افزایش یافت ولی این افزایش در سیستم متداول نسبت به پشته ای شدیدتر بود. تجزیه رگرسیون چند متغیره مقاومت خاک به عنوان تابعی از وزن مخصوص ظاهری، رطوبت و عمق خاک نشان داد که رطوبت خاک به تنهایی باعث 59% تغییرات و همراه با وزن مخصوص ظاهری 93-96% از تغییرات را ایجاد می کنند. نتایج بررسی خصوصیات ریشه با کامپیوتر نشان داد که تراکم طول ریشه، متوسط قطر ریشه و تراکم سطحی ریشه به طور معنی داری در سیستم پشته ای نسبت به متداول بیشتر می باشد.

منبع:

Geoderma, 2006, Article in Press

 

 

تجزیه و تحلیل شبیه سازی برتری نسبی جو و گندم در آب و هوای مدیترانه ای جنوبی

تجزیه و تحلیل شبیه سازی برتری نسبی جو و گندم در آب و هوای مدیترانه ای جنوبی

چکیده:

جو و گندم گیاهانی تقریبا شبیه هستند که می توانند در ناحیه خشک آسیای جنوبی رشد کنند. در کل، در مناطق خشک تر، جو بر گندم برتری نشان می دهد. اگرچه، اصول کمی برای نشان دادن برتری هر یک از گیاهان در شرایط متفاوت هنوز درک نشده است. این مطالعه برای مقایسه این دو گیاه بوسیله کاربرد مدل یکسان انجام شد. نتایج شبیه سازی نشان داد که جو در محدوده وسیعی از شرایط محیطی برتری نشان می دهد. مقایسه عملکرد شبیه سازی شده در مناطق مختلف نشان داد که اختلاف بین ارقام، ناشی از خصوصیات نموی گیاه است که اجازه می دهد تا جو خیلی زودتر از گندم برسد. نتیجتا، زودرس تر بودن جو نسبت به گندم به جو اجازه می دهد تا مراحل رشدی خود را کامل کند و برخلاف گندم به روزهای خشک بهاری برخورد نکند. با این حال در فصول پرباران سود چندانی برای جو مشاهده نشد. همچنین در این مناطق، در فصول کمی بعد از رسیدگی جو باران می آید تا گندم بتواند عملکرد خود را افزایش دهد. نتایج شبیه سازی ها نشان داد خصوصیات نموی در اثرات متقابل بین عملکرد گیاه و مواجه شدن با کمبود آب در اواخر فصل رشد بسیار تعیین کننده هستند.

 

منبع:

Field Crops Research, 2005, 91: 287-296

 

 

تجزیه و تحلیل تحمل به شوری در ارقام گندم دوروم

تجزیه و تحلیل تحمل به شوری در ارقام گندم دوروم

چکیده:

هفت رقم گندم دوروم (Triticum turgidum)، تهیه شده توسط ایکاردا، در یک آزمایش گلخانه ای برای تحمل به شوری آزمایش شدند. 3 نوع آب برای آبیاری استفاده شد که عبارت بودند از: آب خالص به عنوان تیمار شاهد با EC=0.9 ds/m و دو آب شور با EC=4  و EC=8 ds/m که با اضافه کردن مقادیر کافی از نمکهای nacl&cacl2 به آب خالص بدست آمدند. آبیاری هنگامی استفاده می شد که مقدار آب در ناحیه ریشه به 70% آب قابل استفاده کاهش می یافت. آب زهکش شده نیز جمع آوری شد. پارامترهای استفاده شده برای توصیف تنش خشکی گیاهان عبارت بودند از: پتانسیل آبی قبل از سپیده دم، هدایت روزنه ای و پتانسیل اسمزی. نتایج نشان داد رقم متحمل به شوریcham-1  و رقم حساس به شوریHuarani تحت شرایط بدون شوری از نظر سطح برگ و ماده خشک در طی فصل رشد و کل زیست توده هوایی درزمان برداشت تفاوتی نداشتند.اگرچه رقمcham1به خاطر شاخص برداشت بالاتر، عملکرد دانه و وزن هزار دانه بالاتر داشت. همچنین کارایی مصرف رقم cham-1  به خاطر عملکرد دانه بالاتر و تبخیر و تعرق کمتر بالاتر بود. شوری، تاثیر شدیدی بر روی رقمhaurani  داشت که با آستانه پایین تر شوری و کاهش بیشتر عملکرد نشان داده شد. کاهش عملکرد رقم 20% در EC=7 ds/mhaurani در مقابل 10% برای رقمcham-1  بود. خصوصیات ارقام متحمل به شوری در مقایسه با ارقام حساس، عبارت بودند از: 1- فصل رویش کوتاه تر و پیری زودتر، 2- پتانسیل آبی قبل از سپیده دم بالاتر، 3- تنظیم اسمزی قوی تر و 4- نگهداری تعداد بیشتر ساقه های تولیدکننده در هر گیاه. تحمل به شوری گندم با تحمل به خشکی آن رابطه دارد زیرا تحملی که بوسیله پیری زودرس و تنظیم اسمزی قوی تر ایجاد می شود، هر دو باعث کاهش تعرق گیاه خواهند شد.

منبع:

Agricultural Water Management, 2005, 72, 195-207

 

 

تجزیه و تحلیل آماری عملکرد گندم تحت شرایط خشکی

تجزیه و تحلیل آماری عملکرد گندم تحت شرایط خشکی

چکیده:

توسعه ارقام گندم با عملکرد بالا تحت شرایط تنش خشکی و مناطق نیمه خشک، یکی از اهداف مهم برنامه های اصلاح نباتات است. دانش ارتباط ژنتیکی بین عملکرد دانه و اجزای آن تحت شرایط تنش خشکی می تواند نقش مهمی در انتخاب ارقام گندم در برنامه های اصلاحی داشته باشد. در این آزمایش هفت رویه آماری شامل همبستگی ساده، تجزیه مسیر، رگرسیون خطی، رگرسیون گام به گام، تجزیه فاکتوریل، تجزیه به مولفه های اصلی و تجزیه کلاستر برای مطالعه رابطه بین عملکرد گندم و اجزای آن تحت شرایط خشکی، در کشور عربستان سعودی در سالهای 2000 و 2001 انجام شد. نتایج نشان داد که تعداد سنبله در مترمربع، وزن صد دانه، وزن دانه در هر سنبله، شاخص برداشت و عملکرد بیولوژیکی مهمترین متغیرهای تاثیرگذار بر روی عملکرد بودند. بر اساس نتایج، این فرض منطقی است که عملکرد بالای گندم تحت شرایط خشکی می تواند با انتخاب واریته هایی با تعداد سنبله در مترمربع، وزن صد دانه، تعداد دانه در سنبله بالا می تواند، بهبود یابد.

منبع:

Journal of Arid Environments, 2005, 61: 483-496.

 

 

تاثیرات مالچ و خاکورزی بر محیط فیزیکی خاک، رشد ریشه، جذب مواد و عملکرد گندم  و ذرت در شمال غربی هند

تاثیرات مالچ و خاکورزی بر محیط فیزیکی خاک، رشد ریشه، جذب مواد و عملکرد گندم  و ذرت در شمال غربی هند

چکیده:

آزمایش مزرعه ای به مدت 6 سال در یک خاک لوم رسی سیلتی برای مطالعه تاثیر مدیریت خاک بر خصوصیات فیزیکی خاک، رشد ریشه، جذب مواد و عملکرد گندم و ذرت انجام شد. تیمارها عبارت بودند از: بی خاکورزی (NT)، بی خاکورزی + مالچ کاج به مقدار 10 تن در هکتار (NT+M)، خاکورزی متداول (CT)، خاکورزی متداول + مالچ کاج به مقدار 10 تن در هکتار (CT+M) و خاکورزی عمیق (DT). تیمار بی خاکورزی وزن مخصوص ظاهری سطح خاک را افزایش داد ولی این مشکل در تیمار بی خاکورزی که دارای مالچ بود مشاهده نشد. تیمارهای دارای مالچ باعث بهبود وضعیت رطوبتی-دمایی خاک شدند که منجر به افزایش رشد ریشه، جذب مواد غذایی و عملکرد گندم و ذرت گردید. خاکورزی عمیق نیز باعث افزایش رشد ریشه و عملکرد شد. تیمارهای دارای مالچ در کل جذب N، P و  K بیشتری داشتند.

منبع:

Soil and Tillage Research, 1994, 32: 291-302

 

تاثیرات خاکورزی بر هم آوری خاک و تثبیت کربن و نیتروژن در خاک گندم

تاثیرات خاکورزی بر هم آوری خاک و تثبیت کربن و نیتروژن در خاک گندم

چکیده:

بی خاکورزی (No tillage) و افزایش شدت کشت، دارای پتانسیل تثبیت نیتروژن و کربن در خاک های کشاورزی هستند. اهداف این آزمایش بررسی اثرات خاکورزی متداول (CT)، بی خاکورزی (NT)، و توالی های کشت بر روی تثبیت کربن آلی خاک (SOC) و نیتروژن آلی خاک (SON) و بر روی خاکدانه ها در طی 20 سال اعمال تیمارها، بود.SON  و SOC برای توالی سورگوم دانه ای_گندم_سویا (SOS)، کشت دوگانه سویا_گندم (WS)، و تک کشتی گندم (CW) در NT بیشتر از CT بود. در عمق 5-0 سانتیمتر خاک، NT کربن آلی خاک را در مقایسه با CT به اندازه 62،41، و 47% و نیتروژن آلی خاک را به اندازه 77، 57، و56% به ترتیب برای SWS، WS و CW افزایش داد. افزایش شدت کشت باعث ارتقاء تثبیت نیتروژن و کربن نشد. NT باعث افزایش خاکدانه های بزرگ (>2 mm) در عمق 5-0 شد. نتایج نشان داد کاربرد NT باعث بهبود معنی دار خاکدانه های خاک و نیتروژن و کربن آلی خاک در سطح خاک می شود و در لایه های زیرین این اتفاق نمی افتد.

 

منبع:

Soil and Tillage Research, 2005, 84: 67-75

 

تنش گرما در گندم: تاثیر بر رشد و خصوصیات کیفی

تنش گرما در گندم: تاثیر بر رشد و خصوصیات کیفی

چکیده:

در این آزمایش تاثیر تنش گرمایی بر وزن دانه و کیفیت آن در سه ژنوتیپ گندم بهاره بررسی شد. گیاهان در گلدان در دو دمای متفاوت روز/ شب (18/13 و 25/20) رشد یافتند و در مرحله پر شدن دانه به مدت سه روز تحت تنش گرمایی قرار گرفتند. صفات اندازه گیری شده عبارت بودند از: وزن دانه، غلظت پروتئین، مقدار پلیمرهای گلوتن، اندازه ذرات گلوتن و پراکنش اندازه. واکنش به گرما در بین ژنوتیپ ها متفاوت بود. از یک طرف اندازه دانه و وزن خشک آن کاهش یافت، در مقابل صفات مربوط به پروتئین بهبود یافتند. در ژنوتیپ1 همبستگی منفی بین غلظت پروتئین و وزن دانه مشاهده شد. در ژنوتیپ3 پروتئین دانه در محدوده وسیعی از عملکرد دانه ثابت ماند. ژنوتیپ2 حدواسط دو ژنوتیپ دیگر بود. در تمامی ژنوتیپ ها تاثیر گرما در دمای رشد 18/13 بیشتر از 25/20 بود. نتایج نشان داد که اختلاف ژنتیکی در ثبات کیفیت و عملکرد گندم تحت شرایط تنش گرمایی می تواند توسط یک تیمار کوتاه مدت گرمایی در مرحله پر شدن دانه القاء شود.

منبع:

European Journal of Agronomy, 2006, 25: 89-95

 

تنظیم اسمزی 10 ژنوتیپ گندم در تنش خشکی

تنظیم اسمزی 10 ژنوتیپ گندم در تنش خشکی

چکیده:

خشکی یک مشکل جهانی است که تولید گیاهان را به شدت تهدید می کند. گندم غذای اصلی 35% از مردم جهان می باشد، در حالیکه 60% از اراضی جهان در مناطق نیمه خشک قرار دارند. مقاومت به خشکی گندم تحت کنترل چندین ژن بوده و عملکرد نهایی گندم در مزرعه در نتیجه تنظیمات فیزیولوژیکی در شرایط اثرات متقابل محیطی است. بررسی مکانیزم های فیزیولوژیکی مقاومت به خشکی در ژنوتیپ های گندم از اهمیت ویژه ای در یافتن ژن های مقاومت بوده و پایه ای برای اصلاح گیاهان می باشد. در این بین تنظیم اسمزی مهمترین جزء دستگاه مقاومت به خشکی است. در این آزمایش تنظیم اسمزی ژنوتیپ های گندم، با کاشت 10 ژنوتیپ در گلدان و در رطوبت های مختلف خاک (45، 55، و 75 % ظرفیت زراعی)، مطالعه شد. نتایج به این شرح بود: 5 ژنوتیپ دارای محتوی پتاسیم بالاتری در 75% رطوبت بودند. 5 ژنوتیپ در رطوبت 55% محتوی قندهای محلول بیشتری داشتند. محتوی پرولین در 5 ژنوتیپ در رطوبت 75%، بالاتر بود. 5 ژنوتیپ دارای مقادیر کمتر مالون دی الدهید در رطوبت 45% و در مرحله گیاهچه ای بودند. تنظیم اسمزی ژنوتیپ های مختلف در رابطه با محتوی مواد محلول بحث شد.

منبع:

Colloids Surf B Biointerfaces, 2006, 47: 132-139

 

 

توانایی رقابت ارقام گندم با یولاف وحشی با توجه به کاربرد کود نیتروژن

توانایی رقابت ارقام گندم با یولاف وحشی با توجه به کاربرد کود نیتروژن

چکیده:

  Avena  sterilis یکی از علفهای هرز مهم مزارع غلات در مناطق مدیترانه ای است. برای کاهش وابستگی به کاربرد علفکشها، توسعه راههای مدیریتی مناسب برای کشاورزان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این آزمایش مزرعه ای ارقام گندم در کرتهای آلوده شده با علف هرز یولاف وحشی در شرایط نیمه خشک کاشته شدند. هر دو گیاه تحت شرایط تنش خشکی قرار گرفتند ولی یولاف وحشی خسارت بیشتری نسبت به گندم دید. اثر متقابل بین ارقام و کود نیتروژنه از نظر تعداد پنجه، عملکرد دانه و وزن کاه و کلش گندم و تعداد پانیکول و سنبلچه یولاف معنی دار بود (P<0.05). کاربرد کود نیتروژنه برای هر دو گونه، خصوصا در نبود کمبود رطوبت، مفید بود. ارقام پا بلند گندم نسبت به ارقام نسبتا پا کوتاه در رقابت با A.sterilis برتری داشتند. این برتری رقابتی بیشتر مربوط به ارتفاع گیاه و رقابت برای نور بود تا تولید پنجه. رقابت، تولید پانیکول و سنبلچه توسط یولاف وحشی را تحت تاثیر قرار داد. توانایی رقابت و ارتفاع ارقام پا بلند گندم نسبت به ارقام پا کوتاه، با افزایش مقدار کود نیتروژنه افزایش یافت. تولید دانه در ارقام گندم با کاربرد کود نیتروژنه افزایش یافت و در سالهای مرطوب این عکس العمل نسبت به کود نیتروژنه بیشتر از سالهای خشک بود. در هر حال برای داشتن عملکرد مناسب، باید برای هر رقم گندم، کاربرد کودهای نیتروژنه و علفکشها از نظر اقتصادی بررسی شوند.

منبع:

Agronomie, 2001, 21: 119–125

 

 

توانایی کمبود آب در افزایش میزان تنفس ریشه گندم حساس به خشکی

توانایی کمبود آب در افزایش میزان تنفس ریشه گندم حساس به خشکی

چکیده:

در این آزمایش تنفس ریشه در آزمایشگاه توسط اشعه مادون قرمز از تجزیه کامل سیستم ریشه در رقم

حساس به خشکی (Longchun 8139-2) و متحمل به خشکی (Dingxi 24) گندم بهاره اندازه گیری شد. گیاهان به مدت سه هفته در یک بستر شنی با رژیم های آبیاری زیر، رشد کردند: a) آبیاری کامل، b) تنش خشکی متوسط، c) تنش خشکی شدید. هدف از این آزمایش بررسی تطابق به تنش خشکی از لحاظ تغییر در رشد ریشه، تنفس ریشه و انرژی مورد نیاز برای جذب، بود. تنش خشکی، نسبت ریشه به ساقه هر دو رقم را افزایش داد. ریشه گیاهان با آبیاری کامل به مقدار 03/4 و 87/2 mg glucose h−1 g−1  به ترتیب در رقم Longchun و Dingxi بود. در حالیکه تنش خشکی شدید تنفس این دو رقم را به ترتیب به مقدار 52/6 و 01/3 افزایش داد. در مقایسه با آبیاری کامل، گندم بهاره حساس به خشکی (Longchun) مقدار گلوکز بیشتری، خصوصا در تنش خشکی شدید، برای جذب آب ساخت.

منبع:

Agricultural Water Management, 2004, 64: 41-48

 

 

جذب و تعادل فسفر در توالی گندم-برنج

جذب و تعادل فسفر در توالی گندم-برنج

چکیده:

وضعیت فسفر در سیستم برنج-گندم در دشت های جنوب آسیا، به ویژه هند، به دلیل تناوب های خشکی و غرقاب، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. آزمایش مزرعه ای در 3 سال در بنگلادش انجام شد. دو سطح کودی، مقداری که کشاورزان بکار می برند، و یک سطح بر اساس آزمایش خاک، شامل مقادیر پیشنهادی فسفر، نیتروژن، پتاسیم و دیگر مواد غذایی، همراه با گیاهان ذرت و ماش مقایسه شدند. هدف از این آزمایش بررسی کمبود فسفر در توالی های متفاوت و در سطوح کودی مورد مقایسه بود. نتایج نشان داد تعادل فسفر با گیاه ماش در توالی و سطح کودی کشاورزان، منفی (9-1- کیلوگرم در هکتار) و در سطوح بر اساس آزمایش خاک، مثبت (49-9+ کیلوگرم در هکتار) بود. کمبود فسفر در توالی گندم-ذرت در تمامی مکان ها اتفاق افتاد. نتایج نشان داد که بررسی های بلندمدت غلظت، جذب و تعادل فسفر برای بهبود تولید، پایداری و کارایی مصرف فسفر الزامی می باشد.

 

منبع:

Journal of Plant Nutrition, 2006, 29: 157-172

 

 

راهبرد تلفیقی برای پیش بینی کیفیت تولیدات نهایی گندم

راهبرد تلفیقی برای پیش بینی کیفیت تولیدات نهایی گندم

چکیده:

یکی از مهمترین وظایف علم غلات ایجاد ارتباط بین کیفیت تولیدات نهایی با ژن های مسوول در مشخص کردن کیفیت می باشد. این مساله نیاز به درک صحیح طبیعت مرکب کیفیت است که می تواند منجر به اندازه گیری درست این مشخصه ها گردد. اغلب دانش ما در مورد "ژنتیک کیفیت" از دو راهبرد آزمایشی متفاوت مشتق می گردد: 1) اندازه گیری مستقیم خصوصیات کیفی در نمونه هایی که ترکیب شیمیایی آنها به صورت سیستماتیک تغییر یافته است 2) ارتباط بین کیفیت و ترکیب شیمیایی/ژنتیک جمعیت های نمونه بزرگ با استفاده از روش های آماری. بررسی یافته های اخیر از این دو راهبرد می تواند باعث معرفی رویه خوبی برای پیش بینی سهم جداگانه و متقابل الل های زیر واحد های گلوتنین با وزن مولکولی بالا (HMW-GS) و وزن مولکولی پایین (LMW—GS) در مشخصه های خمیر و تولیدات نهایی شود. نتایج نشان داده شده بر پایه بررسی های آماری بیش از 3000 نمونه، که اغلب ترکیبات اللی و الل های گلوتنین که در ارقام گندم نان استرالیا وجود دارند را پوشش می دهد، می باشد.

منبع:

European Journal of Agronomy, 2006, Article in Press

 

 

رشد ریشه، رشد ساقه و عملکرد گندم نان و دوروم در جنوب استرالیا

رشد ریشه، رشد ساقه و عملکرد گندم نان و دوروم در جنوب استرالیا

چکیده:

در جنوب استرالیا، در شرایط آبیاری و حاصلخیزی مناسب، عملکرد گندم دوروم بیشتر از گندم نان است اما در سراسر کمربند غلات، گندم دوروم نسبت به گندم نان عملکرد پایینی دارد. به همین منظور 3 آزمایش در 2 منطقه برای مقایسه رشد و عملکرد گندم نان و دوروم و بررسی علتهای احتمالی اختلاف نسبی عملکرد آنها، انجام شد. عملکرد گندم دوروم هنگامیکه مقدار بارندگی کمتر از 450 میلیمتر بود و یا میانگین عملکرد منطقه برای گندم نان کمتر از 250 گرم در مترمربع بود، کمتر از گندم نان بود. در مقایسه با گندم نان، در ابتدای رشد، گندم دوروم بنیه گیاهچه اولیه ضعیف تری داشت که علت آن تعداد پنجه کمتر بود و در نهایت دانه های کمتری نیز در مترمربع ایجاد کرد. تحت شرایط مناسب پرشدن دانه، گندم دوروم نسبت به گندم نان دانه های بزرگ تری تولید کرد اما وزن دانه آن تحت شرایط فصل و منطقه شدیدا متغیر بود. در نتیجه عملکرد هر دو گیاه بستگی زیادی به وزن دانه داشت. به عنوان مثال، در سال مرطوب، گندم دوروم درحالیکه 16 درصد دانه کمتری در مترمربع تولید کرد، به علت دانه های بزرگتر (52 در مقابل 36 میلی گرم)، 20 درصد عملکرد بیشتر از گندم نان داشت. تراکم ریشه گندم نان و دوروم در 30 سانتیمتری خاک مشابه بود. گندم دوروم نسبت به گندم نان، طول ریشه مساوی یا کمتری داشت و طول ریشه بر حسب گرم ماده خشک ریشه، نیز کمتر بود. این اتفاق نشان می دهد که گندم دوروم نسبت به گندم نان در بعضی مواقع به علت سیستم ریشه ای کوچک، از آب و مواد غذایی خاک کمتر استفاده می کند. این خصوصیت برای گیاهی که به نظر می رسد عملکرد آن اتکای زیادی بر وزن دانه دارد، یک خصوصیت نا مناسب است. جهت بهبود عملکرد دانه گندم دوروم، علاوه بر به نژادی و عملیات زراعی مناسب، باید عوامل تنش زا که رشد دانه را محدود می کنند، در دوره بعد از گرده افشانی کاهش یابند. بهبود استقرار اولیه، استفاده از ارقام مناسب از جهت دوره رسیدگی و مقاومت نسبی به بیماریهای ریشه، و بهبود رشد ریشه و کارکرد آن در خاک، از نکات حائز اهمیت برای گندم دوروم می باشند.

منبع:

Australian Journal of Experimental Agriculture, 2000, 39(6): 709 – 720.

 

 

رشد گیاهچه گندم و استفاده از ذخایر غذایی بذر تحت تاثیر خشکی و شوری

رشد گیاهچه گندم و استفاده از ذخایر غذایی بذر تحت تاثیر خشکی و شوری

چکیده:

کاهش رشد گیاهچه در اثر تنش خشکی و شوری در مرحله جوانه زنی، یک اتفاق معمول می باشد. رشد متفاوت گیاهچه های گندم در اثر دو عامل اتفاق می افتد: 1) مقدار ذخایر بذر منتقل شده و 2) کارایی تبدیل ذخایر بذر به بافت های گیاهچه. اهداف این تحقیق، مشخص کردن اجزاء حساس رشد گیاهچه در پاسخ به تنش خشکی و شوری بود. دو آزمایش با کاربرد فشارهای اسمزی متفاوت به وسیله PEG (از 0 تا 8/1MPa، با فواصل 2/0) در آزمایش اول و به وسیله NaCl (0، 4/0، 8/0، 2/1 و 6/1 MPa) در آزمایش دوم، انجام شد. در هر آزمایش دو رقم گندم بکار رفت. در هر دو آزمایش رشد گیاهچه، مقدار ذخایر استفاده شده و وزن ذخایر منتقل شده در اثر تنش خشکی و شوری کاهش یافت ولی خشکی و شوری اثری بر کارایی استفاده از ذخایر نداشتند. نتایج نشان داد که وزن ذخایر منتقل شده از اجزاء حساس رشد گیاهچه می باشد. بنابراین پیشنهاد می شود در برنامه های اصلاحی بر بهبود صفت انتقال ذخایر بذر به گیاهچه تحت شرایط تنش شوری و خشکی تاکید شود.

منبع:

Environmental and Experimental Botany, 2006, 55: 195-200

 

 

کاربرد علفکش هاي غير انتخابي براي تسريع رسيدگي فيزيولوژيکي و برداشت گندم

کاربرد علفکش هاي غير انتخابي براي تسريع رسيدگي فيزيولوژيکي و برداشت گندم 

کشت دوگانه گندم و سويا در جنوب ايالت بوينس آيرس آرژانتين، به علت دوره کوتاه عاري از يخبندان بعد از برداشت گندم و احتمال کمبود آب در دوره کشت سويا، امري پر خطر مي باشد. عملکرد سويا با تاخير در کاشت به سرعت کاهش مي يابد. هدف از اين آزمايش بررسي پتانسيل تسريع برداشت گندم با کاربرد علفکش هاي غير انتخابي قبل از رسيدگي فيزيولوژيکي آن است. دو آزمايش در تانديل در سالهاي 1997 (سال مرطوب) و 1998 (سال خشک) انجام شد. تيمارها شامل کاربرد علفکش (گليفوزيت و پاراکوات) در دو رقم گندم در زمانهاي مختلف قبل از رسيدگي فيزيولوژيکي آنها بود. کاربرد علفکش باعث کاهش بيشتر رطوبت دانه نسبت به شاهد شد. علفکش تماسي (پاراکوات) سرعت خشک شدن بيشتري نسبت به علفکش سيستماتيک (گليفوزيت)، در سالي که کمبود آب داشت، نشان داد. اختلافي بين اثرات علفکشها در بين رقمها ديده نشد. درسال 1997 با کاربرد علفکش در رطوبت دانه 45% ، کاهش وزن دانه در حدود 9% بود و برداشت 7 روز زودتر انجام شد. در همان سال کاربرد علفکش در رطوبت دانه 40% اختلاف معني داري از نظر کاهش وزن دانه نداشت و برداشت 5 روز زودتر انجام شد. در سال 1998 کاربرد علفکش با رطوبت دانه 40 و 45% رطوبت دانه، کاهش معني داري در وزن دانه نداشت و برداشت را به اندازه 3 روز جلو انداخت. با درنظر گرفتن سالها و ارقام مختلف، تسريع در برداشت و کاهش وزن خشک دانه در اثر کاربرد علفکش رابطه بهتري با سرعت پر شدن دانه (r=0.085 و 0.76 به ترتيب براي تسريع برداشت و کاهش وزن خشک دانه، بر پايه زمان تقويمي و r=0.085 و 0.79 به ترتيب بر پايه زمان دمايي) نسبت به رطوبت دانه در خلال زمان داشت. 

منبع:

Field Crops Research -

Volume 77, Issues 2-3, September 2002, Pages 191-199.

 

 

عملکرد و بهره وری آب گندم در یک محیط کوهستانی سرد: تاثیر کشت زودهنگام و آبیاری تکمیلی

عملکرد و بهره وری آب گندم در یک محیط کوهستانی سرد: تاثیر کشت زودهنگام و آبیاری تکمیلی

چکیده:

فلات مرکزی آناتولی ترکیه یک منطقه کوهستانی سرد با میانگین بارندگی 500-300 میلی متر است که گندم به صورت دیم کاشته می شود. به علت مقدار و پراکندگی نامناسب بارندگی، عملکرد گندم پایین و دارای نوسان می باشد. کشت دیرهنگام گندم به علت وقوع دیرهنگام بارندگی، استقرار اولیه گیاه را به علت سرمای زمستان تحت تاثیر قرار می دهد و باعث کاهش عملکرد می شود. آزمایش چهار ساله ای برای بررسی تاثیر کشت زودهنگام گندم همراه با آبیاری تکمیلی و گزینه های مدیریتی انجام شد. تیمارها شامل کشت زودهنگام با 50 میلی متر آبیاری و کشت معمولی بدون آبیاری، به عنوان کرت های اصلی بودند. چهار تیمار آبیاری بهاره نیز (بدون آبیاری، آبیاری کامل، 33/0 آبیاری کامل و 66/0 آبیاری کامل) به عنوان کرت های فرعی قرار گرفتند. نتایج نشان داد کشت زودهنگام گیاه و کاربرد 50 میلی متر آبیاری در موقع کاشت، عملکرد دانه را تا 65 % (2 تن بیشتر از متوسط عملکرد دیم که 2/3 تن در هکتار است) افزایش داد. این تیمار باعث خروج زودتر گیاه و استقرار خوب گیاه قبل از یخبندان زمستان شد و در نتیجه گیاه از بارندگی زمستانه بهتر استفاده کرد. علاوه بر این، آبیاری بهاره نیز عملکرد را به طور معنی داری افزایش داد. با کاربرد تیمارهای آبیاری کامل، 66/0 و 33/0 آبیاری کامل، به ترتیب عملکردهای 5350، 5170 و 5120 کیلوگرم در هکتار به دست آمد. میانگین بهره وری آب داده شده در هنگام کاشت7/3 کیلوگرم در متر مربع و با ماکزیمم مقدار 5/4 کیلوگرم در متر مربع بود. بهره وری آب تیمارهای آبیاری کامل، 66/0 و 33/0 آبیاری کامل، به ترتیب 27/1، 46/1 و 39/2 کیلوگرم در متر مربع، در مقایسه با 96/0 کیلوگرم در متر مربع برای گندم دیم (بدون آبیاری) بود.

منبع:

Agricultural Water Management, 2005, Article in Press

 

عکس العمل گندم به قارچهاي مايکورايزاي حباب چنگکي و تنش خشکي در شرايط مزرعه

عکس العمل گندم به قارچهاي مايکورايزاي حباب چنگکي و تنش خشکي در شرايط مزرعه

گياهان مايکورايزايي اغلب تحمل به خشکي بيشتري نسبت به گياهان غير مايکورايزايي دارند. اين آزمايش براي تشخيص اثرات تلقيح قارچهاي مايکورايزاي حباب چنگکي بر روي رشد، عملکرد دانه و استفاده از عناصر معدني دو رقم گندم تحت شرايط آبياري کامل و تنش خشکي، اجرا شد. بذور گندم پس از تلقيح با قارچهاي مايکورايزا (Glomus mosseae يا G.etunicatum) در مزرعه کاشته شدند. نمونه برداري از ريشه در چهار مرحله رشدي (توسعه برگ، پنجه زني، سنبله دهي و پر شدن دانه) براي بررسي وضعيت قارچها انجام شد. مقدار بسيار ناچيزي از قارچ در ماههاي زمستاني پس از کاشت بذر (مرحله برگي در بهمن ماه)، وقتي درجه حرارت هوا پايين بود، بر روي ريشه مشاهده شد. در بهار، تجمع قارچهاي مايکورايزا به تدريج افزايش يافت. تجمع قارچهاي مايکورايزا در گياهان خوب آبياري شده بهتر از گياهان تحت تنش بود. گياهان تلقيح شده با قارچ G.etunicatum نسبت به G.mosseae در کل تجمع بيشتري بر روي ريشه داشتند. صرف نظر از رطوبت خاک، گياهان مايکورايزايي زيست توده و عملکرد دانه بيشتري نسبت به گياهان غير مايکورايزايي داشتند و در کل گياهان تلقيح شده با G.etunicatum نيز زيست توده و عملکرد دانه بيشتري نسبت به ديگر قارچ در هر دو شرايط آبي داشتند. غلظت عناصر آهن و فسفر در اندام هوايي گياهان مايکورايزايي در تمامي نمونه ها بالاتر از گياهان غير مايکورايزايي بود. بهبود رشد، عملکرد و جذب مواد غذايي در گياه گندم در اين آزمايش، نشان دهنده پتانسيل تلقيح قارچهاي مايکورايزا در کاهش اثرات تنش خشکي در گندم کشت شده در شرايط نـيـمه خشـک جهان مي باشد.

منبع:

- Mycorrhiza, Volume 14, Issue 4, August 2004, Pages 263-269

 

 

شبیه سازی واکنش تسهیم فتوسنتزی به عوامل محیطی طی رشد رویشی در گندم

شبیه سازی واکنش تسهیم فتوسنتزی به عوامل محیطی طی رشد رویشی در گندم

چکیده:

مدل های کنونی تسهیم فتوسنتزی در گیاهان، نسبت به مدل های کربن و تعادل آب، کمتر توسعه یافته اند. این مطالعه یک مدل پویای تسهیم فتوسنتزی را نشان می دهد که تسهیم زیست توده به برگ، ساقه و ریشه در رابطه با عوامل محیطی را شبیه سازی می کند. نظریه اصلی فرضیه تعادل کارکردی گیاه است که در آن تلفات تعرقی و جذب آب، با محدودیت های قابل پذیرش، با یک تسهیم پویای مواد فتوسنتزی بین رشد ریشه و ساقه، در تعادل هستند. نتایج نشان داد عوامل محیطی تسهیم را با تاثیر بر روی تعرق برگ و جذب آب به وسیله ریشه، تحت تاثیر قرار داد. در شرایط رطوبت نسبی بالای هوا، مقدار آب کافی و نور بالا، گیاه دارای رشد مطلوب اندام های هوایی بود. در غیر این صورت ریشه گیرنده سهم بیشتری از مواد فتوسنتزی خواهد بود. این مدل نشان داده شد که با داده های آزمایشی از رشد و تسهیم زیست توده در گندم زمستانه

(حاصل از آزمایش دو ساله)، در حالیکه عوامل محیطی متغیر بودند و مقدار آب در محدوده وسیعی کنترل می شد، در توافق بود. اما مشکل اصلی این مدل این است که فقط برای رشد رویشی قابل استفاده می باشد.

منبع:

Field Crops Research, 2005, Article in Press

 

 

شبیه سازی رشد گندم تحت تاثیر افزایش دما، افزایش کمبود آب و غنی سازی CO2

شبیه سازی رشد گندم تحت تاثیر افزایش دما، افزایش کمبود آب و غنی سازی CO2

چکیده:

در این آزمایش شبیه سازی رشد گندم تحت شرایط تغییرات اقلیمی آینده، با مدل APSIM-N  انجام شد. افزایش متوسط دما به اندازه 7/1 درجه سانتیگراد باعث 11 روز گلدهی زودتر گندم و در نتیجه کاهش عملکرد و زیست توده کل شده است. در آزمایش تنش آبی، اثرات زمان ها و دوره های مختلف کمبود آبیاری بر روی رشد گیاه و عملکرد در زلاند نو، مشاهده شد و عملکرد دانه از 10 به 4 تن در هکتار کاهش یافت. در آزمایش های استرالیای غربی نیز، کاهش رشد و عملکرد در اثر کمبود آب مشاهده شد و عملکرد تا 5/0 تن در هکتار نیز کاهش یافت. در آمریکا، بالاترین عملکرد دانه در تیمار CO2 غنی شده در نیتروژن خشک و زیاد بدست آمد. در حالیکه عکس العملی در تیمار نیتروژن مرطوب و کم مشاهده نشد. ترکیب CO2 غنی شده با دمای افزایش یافته، دو سطح ذخیره آب و نیتروژن بکار رفته، مشخص کرد که افزایش CO2 اثر مثبتی بر روی عملکرد دارد و رشد را محدود نمی کند. غلظت پروتئین دانه تحت افزایش CO2 کاهش یافت اما اختلاف آن با تیمار نیتروژن زیاد، کم بود. تبخیر و تعرق تحت CO2 کاهش یافت. دمای بالا به همراه نیتروژن کم، تبخیر و تعرق را افزایش داد اما با نیتروژن اضافی کاهش یافت.

منبع:

Field Crops Research, 2004, 85: 85-102

 

 

رویکرد حفظ آب برای بهبود تولید گندم

رویکرد حفظ آب برای بهبود تولید گندم

چکیده:

در سالهای اخیر، بزرگترین ترس از تغییرات اقلیم، خشکی می باشد. در سطح جهانی، 61% از کشورها، بارانی کمتر از 500 میلیمتر دریافت می کنند. گیاه گندم در تمام قسمتهای خود به تغییرات مورفولوژیکی، فیزیولوژیکی و متابولیکی، عکس العمل نشان می دهد. در سطح سلولی، پاسخ گیاه به کمبود آب ممکن است شامل خسارت سلولی شود. در حالیکه دیگر واکنش ها ممکن است به فرایندهای سازگاری منجر شود. اگرچه ژن های زیادی در رابطه با مقاومت به خشکی مشخص شده اند، هنوز پایه های مولکولی تحمل به تنش آبی بطور کامل درک نشده اند. انتقال سریع اسید آبسزیک در ساقه توسط آوند آبکش و افزایش غلظت آن در قسمت های مختلف گیاه، با بسیاری از تغییرات فیزیولوژیکی گیاه در واکنش به خشکی، رابطه دارد. این نظریه نیز پذیرفته شده است که اسید آبسزیک واکنش های کلی سازگاری به خشکی را تنظیم می کند. برای یک محیط نسبتا محدود و با اثرمتقابل ژنوتیپ * محیط با ثبات، احتمال دستیابی به پیشرفت وجود دارد. این رویکرد تنها زمانی ممکن خواهد بود که فیزیولوژی و ژنتیک گندم در واکنش به تنش آب و اثر متقابل آنها کاملا درک شوند. مشکلات موجود در تحقیقات مولکولی برای بهبود تحمل به تنش خشکی، ناشی از نادانی در علم زراعت و فیزیولوژی است و به علت نبود دانش یا مهارت های فنی در زیست شناسی مولکولی نیست.

منبع:

Journal of the Science of Food and Agriculture, 2005, 85: 1379-1388

 

 

روابط آب-نیتروژن برای رشد و تولید گندم در کشت دیرهنگام

روابط آب-نیتروژن برای رشد و تولید گندم در کشت دیرهنگام

چکیده:

آزمایش مزرعه ای برای مطالعه روابط نیتروژن_آب در کشت دیرهنگام و با مقدار آبیاری کافی و محدود انجام شد. تیمارها عبارت بودند از 4 سطح آبیاری (I0: بدون آبیاری بعد از کاشت، I1: یک آبیاری در مرحله تشکیل ریشه های تاجی، I2: دو آبیاری در مراحل تشکیل ریشه های تاجی و گلدهی، I3: چهار آبیاری در مراحل تشکیل ریشه تاجی، ساقه دهی، گلدهی و مرحله خمیری) در کرت های اصلی و 3 سطح نیتروژن (0، 50 و 100 کیلوگرم در هکتار) و 2 سطح روی (0 و 5 کیلوگرم در هکتار) در کرت های فرعی. طرح به صورت کرت خرد شده و با سه تکرار انجام شد. افزایش تصاعدی در مقدار آبیاری و نیتروژن باعث افزایش LAI، CGR،  RGR، NAR، عملکرد و زیست توده شد. تجزیه رگرسیون چند متغیره نشان داد که LAI با نیتروژن 84% و با آب 75% قابل تخمین می باشد. بیشترین سرعت رشد زیست توده مربوط به دوره 90-60 روز پس از کاشت با مقدار 53 kg/ha-mm و پس از آن 28 kg/ha-mm برای دوره 60-0 و 120-90 پس از کاشت بود. بیشترین مقدار رشد با کاربرد آب و نیتروژن زیاد در دوره 90-60 روز پس از کاشت به دست آمد.

منبع:

Agricultural Water Management, 2006, 84: 221-228

 

رقابت و تولید در کشت مخلوط گندم و یولاف

رقابت و تولید در کشت مخلوط گندم و یولاف

چکیده:

آزمایشی برای بررسی تولید کشت مخلوط یولاف و گندم و همچنین مقایسه دو راهبرد متفاوت در مطالعات رقابت گیاهی: طرح جایگزینی و طرح افزایشی، انجام شد. مطالعه در یک خاک لوم شنی در هلند صورت گرفت. گیاهان گندم و یولاف به صورت خالص و مخلوط های جایگزینی 1:1 در سه تراکم 150، 300 و 600 بوته در متر مربع کاشته شدند. این طرح امکان این را داد تا در تراکم های 300 و 600 بوته در متر مربع، هر دو راهبرد مطالعه رقابت بررسی شوند. در سال 1999 کشت گندم خالص و مخلوط گندم-یولاف عملکرد بیشتری نسبت به یولاف خالص داشتند ولی در سال 2000 اختلافی در عملکرد وجود نداشت. توانایی رقابت هر دو گونه با افزایش تراکم تغییر یافت. کل عملکرد نسبی (RYT) برای دانه در سال 1999در کمترین تراکم به طور معنی داری بیشتر از 1 بود (RYT=1.07) که نشان دهنده آنست که کشت مخلوط توانسته از منابعی که محدودیت دارند بهتر استفاده کند.

منبع:

Journal of Agronomy and Crop Science, 2005, 191: 377

 

 

معدني شدن نيتروژن توسط خاكورزي و جذب آن در گندم زمستانه در يك خاك لوم شني

معدني شدن نيتروژن توسط خاكورزي و جذب آن در گندم زمستانه در يك خاك لوم شني

چکیده:

در اين آزمايش استعداد تنظيم معدني شدن نيتروژن توسط خاكورزي خاك، مورد آزمايش قرار گرفت. گندم در دو سال متوالي در پلات هايي كه چهار نوع مديريت مواد آلي از لحاظ كاربرد كود، اختلاط بقاياي گياهي و رشد گياهان از 13 سال قبل اعمال شده بود، كاشته شد. خاكورزي خاك به وسيله سه نوع كولتيواتور انجام شد. نيتروژن معدني خاك، در خاك خاكورزي شده و دست نخورده، 4 هفته پس از خاكورزي اندازه گيري شد. نتايج نشان داد هر سه نوع خاكورزي در هر دو سال باعث افزايش مقدار نيتروژن شد. در سال اول اثر متقابل بين سطوح مواد آلي و خاكورزي معني دار نبود. عملكرد ماده خشك و جذب نيتروژن در زيست توده گندم، در طي 4 هفته پس از خاكورزي، به وسيله خاكورزي تحت تاثير قرار نگرفت. با توجه به نتايج اين آزمايش به نظر نمي رسد كه خاكورزي در طي فصل رشد باعث ارتقاء دسترسي نيتروژن و همزماني بين نياز گياه و معدني شدن نيتروژن شود.

منبع:

Soil and Tillage Research, 2005, Article in Press

 

مقاومت ذخایر ژنتیکی گندم زمستانه اروپا به زنگ برگ

مقاومت ذخایر ژنتیکی گندم زمستانه اروپا به زنگ برگ

چکیده:

زنگ برگ که بوسیله قارچ(P.recondita f. sp.) ایجاد می شود یکی از بیماریهای مهم گندم در اروپاست. اصلاح گندم در جهت مقاومت به این بیماری یکی از راههای جلوگیری از کاهش محصول بوسیله این بیماری است و تا کنون بیش از 40 ژن مقاومت به این بیماری شناخته شده است. در این آزمایش 70 رقم گندم، از جمله ارقام کاشته شده و لاینهای اصلاحی، به مدت 2 سال در 10 کشور اروپایی برای مطالعه زنگ برگ در شرایط مزرعه بررسی شدند. علاوه بر این، مقاومت گیاهچه ها با نژادهای محلی و ارقام در حال اصلاح آزمایش شدند. 9 رقم(Batis, Capo, RE9001, RE9801, Terza, Toronit, Titlis, Barra, Beaufort) در همه مناطق کاملا مقاوم بودند و این ارقام می توانند به عنوان منابع ژنتیکی با ارزش در برنامه های اصلاحی بکار روند. دو سوم از این 72 رقم دارای مقاومت کامل یا نسبی بودند. کولتیوارهای دارای ژن  Lr13 مقاومت های متفاوتی از خود نشان دادند که این بیانگر این است که داشتن ژن Lr13 به تنهایی نمی تواند مقاومت خوبی برای ارقام ارپایی ایجاد کند. ژن  Lr73 در کل مقاومت خوبی برای گیاهان بالغ ایجاد کرد ولی گیاهچه های دارای این ژن، نسبت به این بیماری حساسیت نشان دادند. شواهد نشان داد ژنهای ناشناخته ای مقاومت به این بیماری را ایجاد می کنند که مطالعه بیشتر برای شناسایی ژنتیکی این ژنها ضروری بنظر می رسد.

منبع:

     Agronomie, 2000, 20: 783–792

 

 

مواد آلی خاک و خصوصیات فیزیکی مربوط به آن در تناوب های گندم در مناطق مدیترانه ای

مواد آلی خاک و خصوصیات فیزیکی مربوط به آن در تناوب های گندم در مناطق مدیترانه ای

چکیده:

در شرایط نیمه خشک مدیترانه ای، کمبود رطوبت مشکل اصلی کشت دیم گندم، جو و بقولات علوفه ای و غذایی است. با اضافه شدن شدت کشت، دوره آیش برای ذخیره رطوبت با کشت پی در پی، که یک راه برای ناپایداری، است، جایگزین می شود. بنابراین یک آزمایش بلند مدت با گندم دوروم در سال 1983 در سوریه (با متوسط بارندگی سالانه 330 میلیمتر) برای ارزیابی گزینه های تناوب به جای آیش و کشت پی در پی، انجام شد. کاربرد نیتروژن و مدیریت نگهداری بقایا و چرا از دیگر عوامل بودند. هم آوری خاک، نفوذپذیری، هدایت هیدرولیکی، مقدار کل ماده آلی خاک و ترکیبات آن (اسید فولیک و هیومیک و پلی ساکاریدها) پس از 12 سال اندازه گیری شدند. بعضی تناوب ها مانند یونجه و باقلا بطور معنی داری ماده آلی خاک را افزایش دادند (8/13 – 5/12 گرم در کیلوگرم در مقابل 11- 9/10 گرم در کیلوگرم برای گندم پی در پی و گندم-آیش). تمامی اندازه گیری ها از قبیل ریز خاکدانه و کاهش پراکندگی، با افزایش مواد آلی، دارای یک روند موازی بودند. مشابها، تناوب بقولات دارای نفوذپذیری بالاتر (21-2/16 سانتیمتر در ساعت در مقابل 4/14- 9/13 سانتیمتر در ساعت برای گندم پی در پی و گندم-آیش) و هدایت هیدرولیکی بالاتر ( 4/12-7/8 سانتیمتر در ساعت در مقابل 4/7-2/6 سانتیمتر در ساعت برای گندم پی در پی و گندم-آیش) بود. نتایج نشان داد تناوب بقولات-غلات، علاوه بر جذاب بودن از نظر اقتصادی و زیستی، باعث ارتقاء کیفیت خاک و بنابراین افزایش استفاده پایدار از خاک در خاکهای ضعیف مناطق نیمه خشک خواهد شد.

منبع:

Soil and Tillage Research, 2005, Article in Press

 

 

نمو فنولوژیکی و بیان مقاومت به یخ زدگی در گندم بهاره و پاییزه در شرایط مزرعه

نمو فنولوژیکی و بیان مقاومت به یخ زدگی در گندم بهاره و پاییزه در شرایط مزرعه

چکیده:

تنش دمای کم یکی از عوامل محیطی محدود کننده گسترش گندم زمستانه در اقلیم های معتدل می باشد. هدف این آزمایش، مطالعه رابطه بین مراحل فنولوژیکی و مقاومت به یخ زدگی در گندم، تحت شرایط مزرعه بود. 4  رقم گندم با نیازهای سرمایی و نوری متفاوت در پاییز کاشته شدند. مقاومت به یخ زدگی با صفت LT50 و مرحله فنولوژیکی از تعداد برگ نهایی و مورفولوژی جوانه انتهایی، مشخص شد. رقم کوهدشت که نیاز سرمایی و نوری نداشت، به سرعت وارد مرحله زایشی شد و به سرما تطابق پیدا نکرد. در مقابل، کاهش معنی دار در تعداد برگ نهایی در اثر دمای یخ زدگی و تاخیر ایجاد برجستگی دوگانه، مشخص کرد که ارقام نوراستار، سرداری و آذر2 دارای واکنش های نیاز سرمایی می باشند. رقم سرداری تعداد برگ نهایی خود را، در 16 ساعت روز نسبت به 12 ساعت روز، از 9 به 12 افزایش داد که نشان دهنده حساسیت این رقم به طول روز است. تاخیر در نمو فنولوژیکی در ارتباط با نیاز سرمایی، حساسیت به فتوپریود و افزایش تعداد برگ نهایی، نشان دهنده آنست که مرحله رویشی نقش مهمی در رابطه با بیان مقاومت به یخ زدگی دارد. نتایج نشان داد مطالعات بیشتر در مورد ارتباط عوامل موثر در انتقال از مرحله رویشی به زایشی، با هدف تشخیص ترکیب ژنی و انتخاب بهترین مدیریت مزرعه، باید انجام شود.

منبع:

Field Crops Research, 2005, Article in Press

 

 

واکنش پذیری وزن و تعداد دانه به دمای قبل از گرده افشانی در گندم، جو و تریتیکاله

واکنش پذیری وزن و تعداد دانه به دمای قبل از گرده افشانی در گندم، جو و تریتیکاله

چکیده:

تعداد و وزن دانه از اجزای عملکرد گیاهان گندم، جو و تریتیکاله بوده و مقدار آنها تحت تاثیر عوامل محیطی تغییر می کند. اهداف این آزمایش عبارت بودند از: 1) ارزیابی واکنش تعداد و وزن دانه به دمای قبل از گرده افشانی، 2) مطالعه اثر زمان های مختلف اعمال دمای بالا در قبل از گرده افشانی بر روی این دو خصوصیت. سه آزمایش مزرعه ای کاملا آبیاری شده در سه فصل متوالی اجرا شد. در هر فصل ارقام با عملکرد بالای این گیاهان با سه تیمار دمایی (کنترل و دو زمان گرمادهی قبل از گرده افشانی) ارزیابی شدند. در فصل کشت اول و دوم زمان های گرمادهی شامل تورم برگ پرچم_گرده افشانی و سنبله دهی_گرده افشانی و در فصل کشت سوم زمان ها شامل شروع طویل شدن ساقه_تورم برگ پرچم و تورم برگ پرچم_گرده افشانی بود. تیمارها توسط ایجاد اتاقک هایی در مزرعه اعمال گردید. تیمار گرمادهی، عملکرد را به مقدار 5 تا 52 درصد کاهش داد. بیشترین کاهش مربوط به تیمار گرمادهی در زمان طویل شدن ساقه و کمترین کاهش مربوط به تیمار گرمادهی در زمان سنبله دهی بود. تیمار گرمادهی باعث کاهش تعداد و وزن دانه شد ولی کاهش عملکرد بیشتر به کاهش تعداد دانه مربوط بود.

منبع:

Field Crops Research, 2006, Article in Press

 

 

واکنش سه نوع گندم زمستانه به کاربرد بهاره علف کش های پس رویشی

واکنش سه نوع گندم زمستانه به کاربرد بهاره علف کش های پس رویشی

چکیده:

3مطالعات مزرعه ای در سه سال (2004-2002) برای ارزیابی تحمل ارقام جدید گندم زمستانه شامل گندم زمستانه سفید نرم (SWWW)، گندم زمستانه قرمز نرم (SRWW) و گندم زمستانه قرمز سخت (HRWW) به کاربرد بهاره چهار علف کش پس رویشی، انجام گردید. بروموکسینیل + MCPA، توفوردی آمین، دیکلورپروب + توفوردی و دایکامبا + MCPA + مکوپروب در دو مقدار توصیه شده و دو برابر آن استفاده شد. بروموکسینیل + MCPA و توفوردی آمین هیچگونه آسیب قابل مشاهده ای ایجاد نکردند. دیکلورپروب + توفوردی در سال های 2002 و 2003 آسیبی ایجاد نکرد اما در سال 2004، 7 روز پس از تیمار بر روی هر سه نوع گندم خسارت مشاهده شد، ولی در روزهای 14، 28 و 42 روز پس از تیمار آسیبی دیده نشد. دایکامبا + MCPA + مکوپروب در هر سه سال به سه نوع گندم خسارت زد. دایکامبا + MCPA + مکوپروب در مقدار 600 گرم در هکتار ارتفاع را در SWWW و SRWW، و در مقدار 1200 گرم در هکتار ارتفاع را 10% و 11% به ترتیب در SWWW و SRWW کاهش داد. در کل، تنها تیمار دایکامبا + MCPA + مکوپروب باعث ایجاد خسارت و کاهش عملکرد غیر قابل پذیرش در گندم هایswwwوsrww  شد.

منبع:

Crop Protection, 2006, Article in Press

 

 

واکنش گندم زمستانه به کاربرد پاییزه علفکش های پس از جوانه زنی

واکنش گندم زمستانه به کاربرد پاییزه علفکش های پس از جوانه زنی

چکیده:

انجام روش های جدید تولید از قبیل بی خاکورزی و کاربرد علفکش های غیر ماندگار مانند گلیفوزیت باعث افزایش علف های یکساله، دوساله و چندساله در محصول گندم در آنتاریو شده است. چند گزینه برای کاربرد علفکش های پاییزه پس از جوانه زنی وجود دارد. پنج آزمایش مزرعه ای برای ارزیابی کاربرد علفکش های:

1 -  dicamba در دو مقدار 140 و 280 g ai/ha

2 - 2,4-D amine

3 - MCPA amine

4 - dichlorprop + 2,4-D ester

5 - bromoxynil + MCPA ester

6 -  thifensulfuron-methyl + tribenuron-methyl

انجام شد. کاربرد پاییزه و پس از جوانه زنی علفکش های dicamba، MCPA amine، bromoxynil + MCPA ester و thifensulfuron-methyl + tribenuron-methyl منجر به هیچ صدمه، کاهش ارتفاع و کاهش عملکردی نشد. کاربرد علفکش های2,4-D amine و dichlorprop + 2,4-D ester باعث خسارات کمی بر روی گندم در هفته های24-31 پس از اعمال تیمار شد. ارتفاع گندم با کاربرد علفکش dichlorprop + 2,4-D ester به اندازه 8% بود. عملکرد گندم با کاربرد علفکش های 2,4-D amine و dichlorprop + 2,4-D ester به ترتیب تا 9 و 14% کاهش داشت. نتایج نشان داد که کاربرد پس از جوانه زنی علفکش های 2,4-D amine و dichlorprop + 2,4-D ester در پاییز باعث خسارات غیر قابل قبولی خواهد شد. علفکش های dicamba، MCPA amine، bromoxynil + MCPA ester و thifensulfuron-methyl + tribenuron-methyl از نظر سلامتی گیاه وضعیت خوبی داشتند و می توانند در مدیریت پاییزه علف ها بکار روند.

منبع:

Crop Protection, 2005, Article in Press